نتایح جستجو

باشه میگم ولی دخالت کنه شاید فرجی بشه ها..نمیشه؟:redface:

سودی با حافظ تبانی کردی؟؟راستشو بگو :D

سیانازه دیگه:D

باشه چون خاص کردی حله کچلوو:D برو به اون حافظ یه چی بگو دست گذاشته رو احساسات ما تواین موقعیت حساس:D

خوش بحالتون جای ماروهم خالی کنید..منم ازینجا میخندم:biggrin:.. این حافظ چرا خبری واسه مانداره؟:cool:فقط گیر داده ناله نکن ادامه بده..امید الان از کجا بیارم من:D

پس عمه ت تو پیجت امد مهمونی گرفت سیاجان?

والااااااا..قسمت کمسویی حرفت حساب هستش:confused:ولییی دختران ملت به تو چه اصن..:mad::D

اره والا لامصب رو بزن بترکونش:D من درس نخوندم امروز ونخواهم خوند...خستههههههههههههههههه شدم ازش:w06:بوخودا:redface:

همسایه خواسته توکنار یارت ...میم شیمی باشی ولذت ببری..:D منو یکی باید به زور ببره ..نمیخوام خو..سخته:confused:

منم همینطورم...باکمبود انرژی مواجه میشم:)

سودی جان برم من یکم بدرسم ازصبح استر کردم:smile:

درسته خواهر سیاخودشم تو همین دام گیرافتاده..بچه اشباع داره میشه از میم شیمی نم نم..تغییررنگ داده:hate::D منم یلدام رو درکنار جرم خوش گذرانی کردم اصن چه شبی بود..جای شماخالی:confused:

اوخی بچمون رفت درس بخونه ..ماشالا ماشالا:Dالان باید یکی منو دعواکنه برم سر خوان بعدی:confused:

اره همین الانشم یکم ازحالت عادی فاصله گرفتیم:D شب یلداچیکاکردین؟:smile:

یعنی دراین حد؟:D..مهندسی شیمی باتو چه کرده:D

حضوربودا...میترسم دیگه:D

یا شایدم قهوه ای:D

واااای سیا چقدر بهت میاد این شکلی:hate: :lol:

فکرکنم شما که ارشدین بیشتر درک میکنین زیباییهاشو:D..من دیروز سرامتحان دیدم یه چشمه شو البته:weirdsmiley:

ولی منکه به روح اعتقاد ندارم:D