نتایح جستجو

مگه من کافرم!!!!!! شوخی کردم.... اصن به من چه.....

اف جی دیگه چیه؟؟؟؟؟؟؟ گرونه:D

راحت باش فکر کن من پدر روحانی هستم و تو اومدی اعتراف کنی:D

مثل اینکه بی خوابی اثر کرده:D خب بگو کیه ما بریم برات خواستگاری:D

کدوم؟؟؟؟

بگو..................

مرسی..... میدونم تو هم میخونی.... و ممنون که وقت گذاشتی.... منظورم این بود که احساس میکنم استقبال کم هستش.....

مسئولین باید پاسخگو باشن:D

خدا را شکر که باعث خنده ت شدم...... نمیدونم چرا احساس میکنم کسی نمیخونه:razz:

اقا ما پارسال سیزده بدر با خاله اینا رفته بودیم در دامن طبیعت و کباب بودو به به.میگفتیمو میخندیدیم که یهو مامورین زحمتکش محیط زیست تشریف اوردن.اقا مارو میگی انگار موادمخدر جاسازی کردیم.همه میلرزن.خالم با چادر جلوی منقلو گرفته تازه چادرشم باز کرده بود.ماموره اومد گفت چی قایم کردین؟ خالم:هیچی...

خدا را شکر حداقل یکی پیدا شد جواب ما را بده:D

یه روزی امتحـان جغـرافی داشتیم منم از جغرافی به حد مرگ بیزارررررر اتفاقا دوست صمیمیم عاشق جغراقی بود و پشت سرم نشسته بود بهش گفتم اسمتو رو برگت ننویس که اگه من یه جا سوالو گیر افتادم برگه هامون رو جابجا کنیم حفظ کنمو بنویسم از روت. گفت باشه خلاصه 20 دقیقیه به آخر امتحان برگارو جابجا کردیم منم...

عاقا یه سوال... از اونایی ک انگلیش بلدن چن وخته بد ذهنمو درگیر کرده.. " برو به اتاق " به انگلیسی چی میشه؟؟ من دیگه حرفی ندارم =)))))

با دوستم رفتیم واسش کاپشن بگیریم فروشنده برگشت گفت لباس باید به ذات آدم بیاد ; بیا این کاپشن خود پوست گاوه درجه یکه یک رسما رفیق مارو گاو کرد هیچی دیگه طفلی از همون روز داره شیر میده !!!

تـــوی حــیاط مـــدرسه داشـــتیم والیبال بـــــازی می کـــردیم هــوا هـــم ســرد بــود دوستـــم بــه شــوخی به اون یـــکی دوســـتم گــفت برو در مـــدرسه رو ببندســرما نــیاد توحیاطo-O ^ــ^ دوستمم جــدی جــدی رفــت در رو بــست گـــفت الان گــرم مـــیشه!!!!ناسلامتی تیزهوشان هم هستیم^ــ^ دوســتای...

یه خواهر زاده کوچولو دارم تازه زبون باز کرده… بهش گفتم خاله رو دوست داری؟؟؟ گفت : نه!!! خواهرم واس اینکه من ناراحت نشم گفت : کلمه “نه” سر زبونشه . گفتم دیگه مطمئن باشم که دوستم نداری؟ گفت: “آله”.. من :l:l:l:l:l:l:l خواهرم D:D:D:D:D: خواهرزادم :d

کـوتـاهـتـریـن جـوک تـاریــخ : ایـنـتـرنـت پـرسـرعـت مـخـابـرات !

داشتم با دوس مخمل حرف میزدم یهو بابایی اومد پشت خطم..... منم حول کردم................................................................... گفتم ک الوووووو فاطمه بابام پشت خطمه کار نداری؟؟؟ یهو ی صدایی از پشت اومد گفت چرا کارت ندارم پسرم بیا خونه تا بت بگم.... یا ابلفض چجوری برم خونه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟...

قدیما که. کامپیوتر نداشتم، میخواستم پیش مخاطبم کم نیارم(چون اون داشت) هی از کامپیوتر حرف میزدم که کلاس بذارم و این حرفا مخاطبم یه بار ازم پرسید: راستی ویندوزت چیه؟ منم یه کم فک،کردم، آخرش گفتم: مال من اسپیکره!!!!!! یعنی داشت از خنده میمرداااا، فک کرد دارم شوخی میکنم واسه همین قهر نکرد!! خو چیه،...

http://www.www.www.iran-eng.ir/showthread.php/530113-%D8%AC%D9%88%DA%A9-%D8%A8%DA%AF%D9%88/page9