نتایح جستجو

فائزه: آخر داستانو خودت باید مینوشتی!!!! حمید: کم آوردی کوشمولو....!!!

آبجی ولش کن این حمیدو از اولش بچه خوبی نبود یادم میاد همش تو گل بازی میکیرد آخرشم یه با افتاد زمین سرش ......

گفتم که فائزه خانوم!

نت خراب شده بود ! اگه دیدین نیستم به گیرنده هاتون دست نزنین اشکال از نته!

حمید: اون همه مرخصی هم بخاطر فتوحاتم بود دیگه!!همش تشویقی بودن!

ااااای بابا...! عجب گیری کردیم اونور شیطان بزرگ!!!یه ضعیفه رو انداخته جلو خودش قایم شده!اینور حق مطلق (2تاییمون!) باید هم از خودش دفاع کنه هم با اونا مدارا کنه!!!!!!

فائزه: من که گفتم با ضعیفه ها کاری ندارم برو کنار بذار بزرگترت بیاد!!! حمید: من که گفتم تنهاییم حریفتونم!خواستم آبجی جونمم تو این فتح الفتوح شریک باشه!

ایول اایول آبجی مارو ایول! حالشونو میگیریم!

علیک سلام ما قرار داشتیم که کاری به کار همدیگه نداشته باشیم فقط داشتیم یه خوش و بش دوستانه میکردیم! ولی اگه بخوای یه تنه هر 2 تا تونم حریفم! فردا میام تهران حالتو میگیرم!

هووووووووو.........!!! در زدی اومدی تو؟!!!!

آبجی تنهام نذار که اینا 2 تا شدن!!

قبوله...ولی شمام خودت معترف بودی که اندر احوالات ریگی و من نمیتوان تفاوت چندانی قائل شد!

شب بخیر آبجی جونم،چشم کاریش ندارم!!!

ههههههههه....:w45: بله ماشالا شما که با اون بنیه قوی زبانی قویه هستین!!!

من یک جوانک دانشجوی فلک زده با اون جانی قابل مقایسه نیستم که!

بهلهههههه....!!!! ولی تو مرام ما نیس با یه ضعیفه اونم تو نت به تنهایی درگیر شیم!!!!

اااااااا......ریگی ...ریگی.... نگو اون که خیلی خطرناکه! نگو....نگو...نگیا!!! خطرناکه حسن!!

میدونم آبجی خواستم فقط حساب کار بیاد دست بعععضیییاااااا!!!

اونی که داره قلقلکت میده من نیستم ریگیه که به کفشته!!!!!!(شوخی بید)

چاکریتیم آبجی! این بچه مچه ها کین دارن این دورو ورا سر و صدا میکنن برفستشون برن در خونشون!!