نتایح جستجو

منم متولد آخرین روز آبانم.... :w16:

شهری که شه و شحنه و شیخش همه مستند شاهد شکند شیشه که بیم عسسی نیست

در گوش دلم گفت فلک پنهانی حکمی که قضا بود ز من میدانی در گردش خویش اگر مرا دست بدی خود را برهاندمی ز سرگردانی

آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا بیوفا حالا که من افتاده ام از پا چرا

در سخن مخفی شدم مانند بو در برگ گل هرکه خواهد دیدنم گو در سخن بیند مرا

دیر آمدی ای نگار سرمست زودت ندهیم دامن از دست

تا کی ز قدیم و محدث امیدم و بیم چون من رفتم جهان چه محدث چه قدیم

درود بر شما :gol: :دی

خواهش میکنم :gol: منم خوشحال شدم پیامتونو دیدم ممنون

مرسی عزیزم منم خوبم :gol:

[IMG]

سلام :gol: چطولی؟ خوبی؟ مرسی عزیزم از عکسای خوشگلت [IMG] [IMG]

عزیزمی دوستم :gol::gol: ببخش که دیر جواب دادم [IMG]

سلام مرسی چه عکس قشنگ و بامفهومی گرفتی؛ دستت درد نکنه چرا که نه ؟! حتماً میشه بود... :gol: [IMG]

چه اندازه خُردنگر گمان میکردم "خیلی" پارسی ست سپاس :gol:

براستی (واقعاً) همین گونه (همینطور) است :) house رو نمیدونستم... جالبه :gol: مبحث زبانشناسی خیلی پیچیده و گسترده ست (بجای مبحث باید میگفتم چی؟!!:w04:) بین زبانهای مختلف، ریشه های یکسان فراوانی (زیادی) میشه پیدا کرد پیشنهادی بس نیک است :D آفـــــّـــرین! ایناهاش...

نه آن دریا که شعرش جاودانه ست نه آن دریا که لبریز از ترانه ست به چشمانت بگو بسپار ما را به آن دریا که ناپیدا کرانه ست شب خوش :gol:

[IMG]

[IMG]

دلا معاش چنان کن که گر بلغزد پای فرشته ات به دو دست دعا نگه دارد