نتایح جستجو

هیچی بابا الآن موقع ناهاره هم من حال خوبی ندارم هم تو حالا منظورم تو نبود ........کلی گفتم ولی خودت گفتی اگه تو تایید کنی یعنی حرف همه حالا دیدی یه کم داری گیج می زنی ولی بیا بریم ناهارمون و بخوریم بعد که حالمون خوب شد بیایم چه طوره؟

خب تو که قبول داری و بقیه هم قبول دارن پس چرا عمل نمی کنید بهش

خوبه بالاخره یکی این و قبول کرد.

چی درسته منظورت از خویشتن داری چی بود.

ما که دعا گوی شما برادر بزرگترمون هستیم امید وارم شما هم ما رو قابل بدونی و............

خب این آقا هومن راست میگه تازه درصدش و هم درست گفت شرمنده قصد توهین به دختر خانوما ندارم (ولی گوشت و می ندازن جلوی گربه ی گرسنه بعد بهش میگن دست نزن)

از خدا بخواه به هممون راه و نشون بده ....همین

آره بچه ها منم تو زندگیم عقبم الآن دوازده -هیچ به نفع زندگیه ولی هنوز بازی تموم نشده چون من هنوز زنده ام ولی فکر کنم همین طوری بخوام برم جلو شکست سنگینی و تجربه کنم یه چاره ای برای من پیدا کنید از چه تاکتیکی استفاده کنم شایدم دوپینگ کردم حالا ممکنه این دوپینگه خدایی باشه و سعادت دو دنیا...

بابا ولمون کن اصلا"هر چی گفتم نشنیده بگیر من هی توضیح میدم تو یه برداشت دیگه می کنی من همچین جسارتی نمی کنم که شما رو اونم تو این تاپیک سر کار بذارم حالا اگه تو تاپیکای دیگه بود شاید ولی این جا نه خلاصه این که حرفای من و نشنیده بگیر تا ببینم بقیه به این حرفایی که گفتی چه جوابی میدن بعد...

دیدی می گم گیج شدم تو چی میگی داداش فرهاد حالت خوب نیست ؟ به خودت شک داری ؟ بگو جرایان چیه؟ خدایی نکرده کسی بهت توهین کرده چی؟ زود بگو

سعی می کنم هر چه زودتر تکلیف و معین کنم و شک ام و به یقین تبدیل کنم حالا این یقین می تونه اشتباه من و ثابت کنه در شک کردن یا این که شک من درست بوده

اول این و بگو که رفتی پستای قبلی من و بخونی دوم این که باور کن گیج شدم فرهادجان شوخی هم نمی کنم برای همین از دوستان در خواست کمک کردم

نمیدونم من خودمم گیج شدم نمی دونم بهت چی بگم بچه ها اگه شما سر در آوردین به منم بگین

تو چی میگی پسر خوب جریان چیه؟ نکنه گذاشتیمون سر کار یا شاید واقعا"..........

نه برادر من من عصبی نشده بودم برعکس با آرامش کامل برات اون حرفا رو نوشتم (یعنی با خونسردی تمام) حالا که حالت من و موقع نوشتن فهمیدی ..برو دوباره حرفام و با دقت بخون(چون دیدت عوض شده ) خب .......اول این و بگم که اول پست قبلیم گفته بودم که این طوری نمیشه به تو توضیح داد. منظورم از این حرف این...

حرفات پر از اشتباهه فرهاد جان این طوری نمیشه به تو توضیح داد معلومه سراغ خوب آدمایی برای تحقیق نرفتی شما می گی با عقلت و فکرت به خدا رسیدی ولی آیا به این فکر نکردی که خدا خودش و به بنده هاش به وسیله ی همین پیامبران که تو قبولشون نداری معرفی کرد . اگه همین پیامبران نبودن شما الآن می تونستی به...

خب منم منظورم همون بود وقتی خدا میگه از رگ گردن هم به تو نزدیک تره........ پس دیگه چی واضح تر از این تو با یه نگاه به اطرافت ......حتی با یه نگاه به خودت اگه یه عشق واقعی و یه فکر الهی داشته باشی می تونی ببینیش باور کن اگه با نگاه به اطرافت خوب درکش کنی ذره ذره از وجودت شروع به لرزیدن می کنه

دوست عزیز این نهایت بی فکری خود ماست که نمی تونیم خدا رو ببینیم یعنی نمی خوایم که ببینیم و گر نه خیلی راحت میشد با یه نگاه به چرخه ی هستی ..به نظام آفرینش ..و در کل به گردش افلاک خدا رو دید و با تمام وجود حس کرد.

این موضوع فکر من وهم مشغول کرده بود هر موقع که با وجدان کار می کردم واقعا میدیدم تنهام یعنی فقط منم که دارم زور می زنم با وجدان کارام و انجام بدم (دیگه خدا میدونه که واقعا با وجدان بودم یا نه) این موضوع خیلی ناراحتم می کرد (یعنی این که هیچ وقت عدالت کامل به وجود نمیاد) حسابی فکرم و مشغول کرده...

ببین زود ناراحت میشی من این و به خاطر این گفتم که تو یه سوالایی پرسیدی که از ابتدایی ترین سوالای پیش اومدست (منظورم اون شکاکیتهای توئه) تو اگه بدونی سوالایی که برای ما ها پیش میاد چه جور سوالاییه دیگه هیچ وقت این سوالا رو نمی پرسی وقتی می گم اطلاعاتت کمه برای اینه که تحقیقای زیادی نکردی که...