من صبورم اما
به خدا دست خودم نيست اگرمي رنجم
يا اگر شادي زيباي تو را
به غم غربت چشمان خودم ميبندم
من صبورم اما
چه قدَر با همه ي عاشقي ام محزونم
و به ياد همه ي خاطره هاي گل سرخ
مثل يك شبنم افتاده ز غم مغمومم
من صبورم اما
بي دليل از قفس كهنه ي شب مي ترسم
بي دليل از همه ي تيرگي رنگ غروب
و چراغي كه...