آجیییییی داداچی رفت ...:( کار داشتی به من بگووو ... شاید بتونم کمکت بکنیم ....:smile::)
دستامو محکم تو دستش گرفت و فشار داد ، دردم اومد ، اما .... خوب بود .... بعد مدت ها احساس جریان خون تو دستهای یخ زده ام برام شیرین بود ...سرمو رو سینهاش فشار دادم ،آغوشی که هنوز گرما و بوش برام آشنا نشده...