بعضی وقتها فکر میکنم رسیدم ته خط دلم واسه خودم دلم قدیما و خیلی چیزای دوست داشتنی دیگه خیلی خیلی تنگ میشه اونقدر که یه گوشه میشینم هیچ کاری نمیتونم بکنم و دلم میخواد بزنم زیر گریه اما یه چیزی نمیذاره گریه کنم اونم یه کلمه ی 4 حرفیه دلم برای ساده بودنم هم تنگ شده