جاش ما هم به شرط چاقو ورش داشته بودیما........الانم میشه به شرط چاقو پسش داد به نظرم....خوبه ها.......(نیش باز)
عشق آدمو کور میکنه بابا......حخ با شما بود.....
چون تنبلم.همینو میخوای بشنوی بابا؟؟؟!!!!!!خوب چون تنبتی کردم.دلیل دیگه ای ام نداره......
ااااااااااااااااااااه.
آره اصلاً من خیلی بدم.....
زادواج مث یه هندونه ی سر بسته اس بابایی....من گه میدونستم این پسره تو زرد از آب در میاد؟
اگه نیاز به جراحی باشه،میرم مطب شوهرخاله ام،مامان بزرگم جراحی میکنه،یا همون شوهر خالم،یا دختر خاله ام.خوبه؟
مطمین باش من دلم قرصه که همینطوری دست رو دست...
به خدا من جدی گفتما ملی جون.......
خوب آخه میدونید چیه عمه جان؟بابای من زندگیارو مدیریت میکنه تا همه چی به خوبی پیش بره.یه وقت کسی خدایی نکرده مشکلی نداشته باشه و ما غافل بمونیم.......انقده مِیربونه......
باشه.میرم.ولی آخه خوب مامان بزرگم که بیاد،پامو میبینه ها.......
حتماً باید برم بیرون؟؟!!!!
آخیییییییییی.الهی بگردم.
این روزا که هوا سرده،یه لباس گرم تو محل کارتون بذارید که اینطوری نشه.بذارید بمونه همون جا که هی نخواید بیارید و ببرید......
میخوای برات لباس بیارم ملیسا جون؟
حدر میگما،من بیکار نشستم تو خونه.
بی تعارف،اگه بخوای همین الان برات میارم.........