یکی از فانتزیای من اینه که یروزی یکی از اقوامو که به خونش تشنمو ببینم و ی مشت خوشجل حواله صورته نه چندان بی ریختش کنم...
بهدشم ی لگد نثار اون شیکمه قلمبش بنمایم....
بهد همه اهالی خونه که کلی طرفدارشن منو تشویخ بنماین...
بهد اون با توجه به ضرباتی که نثارش کردم به سمت افق محو شه و من تماشاش کنم :دی