Alejandro گذاشته ايم و يك چيزهاي درهم برهمي را كه از آهنگ حاليمان ميشود ميخوانيم و تلقين ميكنيم كه معناي تمامي كلماتش را ميفهميم و ميدانيم حتي اگر فرانسوي باشد!
حس ميكنيم از اعماق ِ وجودمان ميخواند و باور درونيمان را كه دارد ذره ذره دود ميشود،اوج ميگيرد و محو ميشود؛ به رويمان نمي اورد...
ما اما...