نتایح جستجو

ﺩﻟــــــﺘﻨﮕﯽ . . . ﺣـــــﺲ ﻋﺠﯿﺒﯽ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﮔـﺎﻫﯽ ﺗــــ ♥ـــــﻮ ﺭﺍ ﺑﻪ ﯾﺎﺩﻡ ﻣﯽ ﺁﻭﺭﺩ . . . ﮔـﺎﻫﯽ ﯾﻌﻨﯽ ﻫﻤﯿﺸــــﻪ . . . ﮔـﺎﻫﯽ ﯾﻌﻨﯽ ﺍﻟــﺎﻥ . .

چقدر تلخـــــه از جایی بـــــــری اما دلـــــــــت باهات نیاد...!!!

نــــــــــــه ! هوا سرد نیست ! سرمای کلامت ، دیوانه ام میکند بی رحم ! شوق نگاهم را ندیدی ؟ تمامه من به شوق دیدنت ، پر میکشید ولی . . . همان نگاه بی تفاوتت برای زمین گیر شدنم کافی بـــــود.

ميدوني چرا خدا از همه چيز دوتا بهت داده بجز بيني و دهان و قلب؟ چون مي خواسته خودت يه هم نفس، يه هم زبون و يه هم دل واسه خودت پيدا کني

دلــم یه اتفــــاق می خـــواد که بعـــد از اون "همــــه چیـــز " عـــــوض بشــه ...

دلـ ــم دریاچه ای غمگین است دلـ ـــ َ ــم یخ هآی ِ سست ِ دریاچه ای غمگین است به راحتـی می شکنـد ! قـدم از قدم بـرداری بایستـی می شکنـد ...

گذشته من گذشت! حتی میتونم بگویم درگذشت...! و من برایش روزها، ماه ها و حتی سال ها سوگواری کردم... خاطراتم را زیر و رو کردم و ای کاش های فراوان گفتم... ولی دیگر بس است !

بغض امانم را بریده است ..امانم نمیدهد ...میترسم اخر با این بغض ها و اشک ها به گور بروم بدون اینکه کسی حرفهایم را شنیده باشد _

بـــ ه هــــیچ عشقـــ ی دیگــــر ایــــمان ندآرمـ کــــآفـر شدـه اَم… گـــناهش پــــآیِ تـــو..

دلم میخواهد تمامِ حسِ نابم را برایت بنویسم! میدانی، گاهی دلم میخواهد از شدت این دوست داشتن بمیرم… میخواهم داستانی از علاقه ام به تو را بنویسم یکی بود ، یکی … بیخیال …!!! خلاصه اش میشود دوستت دارم … احساس مرا اندازه نگیر … تو را بی اندازه دوست دارم … !

[IMG]

[IMG]

أَمَّنْ يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ وَ يَكْشِفُ السُّوءَ

دلت تَنگ یِک نَفــر کــه بـآشـد ! تمـآمـ تلـآشت را هــم کــه بُکنــی تـآ خوش بگذرَد ؛ وَ لحظــه ای فراموشش کُنــی ، فـآیده ندآرد .... تــو دِلت تَنگ است ، دِلت برای همـآن یِک نفــر تَنگ است ! تـآ نیـآید ... تـآ نبـآشد .... هیــچ چیـــز دُرست نمی شود ... !!!

[IMG] کاش می شــــد " فقــــط " ، تو را داشته باشــــم.... خدا هـــــی بپرسد : خوب ، دیگر چه ؟؟! من بگویـــم : هیچ ، هـــــمین کافیـــــــــست !!!

دعا می کنم که هیچگاه چشمهای زیبای تو را در انحصار قطره های اشک نبینم و تو برایم دعا کن ابر چشم هایم همیشه برای تو ببارد دعا می کنم که لبانت را فقط در غنچه های لبخند ببینم و تو برایم دعا کن که هر گز بی تو نخندم دعا می کنم دستانت که وسعت آسمان و پاکی دریا و بوی بهار را دارد همیشه از حرارت...

مجنون سال هاست که تو رفته ای از این دیار... و من مجنون وار سر به بیابان گذاشته ام اما پیدایت نکرده ام حالا ده سال از آن تاریخ گذشته است برای خودم کسی شده ام!! اگر به کسی نگویی دیری است که رئیس اداره مجنونانم...! و امروز دستور دادم چشم هایت را روی دیوار نقاشی کنند تا دیگر به فکر...