یه کلمهی فرانسوی هست به اسم "déjà vu"
به معنی «آشنا پنداری» مثل حسی که کسی رو میبینی و حس میکنی قبلا دیدیش و سالهاست که میشناسیش، یا شبیه خوابی که دیدی و توی واقعیت برات تداعی میشه.
تو همون اهنگی ای که تاحالا گوشش ندادم،همون پیرهن چارخونه ای که دوسش دارم ولی هنوز نپوشیدمش یا همون بستنی وانیلی خوشمزه ای که طعمش زیر دندونمه،تو همون چیزای خوب زندگی منی که خیلی وقته گمشون کردم.
همه ی شادی هایم در یک لبخند تو خلاصه می شود؛ و کافی است که تو قیافه ناشادی بگیری تا من همه ی شادی ها و خوش بختی های دنیا را در خطوط درهم فشرده ی آن، -چهره ای که خدا می داند چقدر دوستش می دارم- گم کنم!
«عشق عبارت است از وجود يک روح در دو کالبد.
عامليست که دو تن را مبدل بفرشته ی واحدی می کند.»
مثل وقتایی که تو ناراحتی منم دلم میگیره
تو میخندی من هم خوشحال میشم
تو درد داری ولی من درد بیشتری حس میکنم
من تو ام؛ تو منی؛ ما یه روحیم.
مجموعه هنرآموز و استادکار مکانیک خودرو
1ـ ديناميک و ترموديناميک
2ـ تكنولوژی سوخت رسانی (بنزينی، ديزلی)
3ـ تكنولوژی شاسی و بدنه و انتقال قدرت
4ـ تكنولوژی مولّد قدرت و برق خودرو
دانلود...