نتایح جستجو

  1. hamid.bad

    فاطمیه 1 ( دلنوشته ها و اشعار ... )

    بانو دوباره ذکر تو و فاطمیه شد بانو دوباره ذکر تو و فاطمیه شدمن مانده ام که با چه برابر بخوانمتبانو خدا یکی،تو یکی،اصلا از چه روباید که مریم،آسیه،هاجر بخوانمت؟!دخت نبی و همسر مولا گمان کنمزیباترست امّ پیمبر بخوانمتتا ادعای ابتر این قوم رو کنمبا آیه آیه سوره ی کوثر بخوانمترنگ رخت کبودیِ یک یاس حک...
  2. hamid.bad

    فاطمیه 1 ( دلنوشته ها و اشعار ... )

    بهشت خاکی خواستم از تو بنویسم، اما قلم توان نوشتن نداشت؛ زیرا که از تو نوشتن عشق می خواهد و دلی چو چشمه زلال، هرچه تفکر خویش را به کار انداختم، از تو هیچ در ذهن خویش نساختم، تا آن که کار دل به میان آمد. چشمه عشق درونم جوشید و دریای وجودم متلاطم شد. آن گاه امواج به تو پیوستنم اوج گرفت. با خود...
  3. hamid.bad

    فاطمیه 1 ( دلنوشته ها و اشعار ... )

    علی ماند و تنهایی امشب گل باغ علی پژمرده گشته، و ماه از خانه مرتضی هجرت کرده و ستارگان عزادارند. امشب کهکشان ولایت غرق در ماتم است و در سکوت شب صدایی جز نوحه علی و فرزندانش شنیده نمی شود. حرامیان در اندیشه ظلمی دیگر، به خواب رفته اند، و غرق در دنیای آلوده خویشند. در این دنیای اسرارآمیز، زمینی...
  4. hamid.bad

    فاطمیه 1 ( دلنوشته ها و اشعار ... )

    آنچه به من رسید با رفتنش تمامی غم ها به من رسیددرد دو ماه فاطمه یکجا به من رسیداول قرار بود که باهم سفر کنیمرفتن به او رسید و تمنا به من رسیدبی او شکست خورده ی تاریخ می شدمبا فاطمه، ولایت عظمی به من رسیدآخر نشد طبیب برایش بیاورمحسرت ز درد ام ابیها به من رسیداو رو سپید شد که بلا را به جان...
  5. hamid.bad

    فاطمیه 1 ( دلنوشته ها و اشعار ... )

    روح آفتاب ای روح آفتاب چرا پا نمی شویبانوی بو تراب چرا پا نمی شویپهلوی من هم از خبر رفتنت شکسترکنم شده خراب چرا پا نمی شویبا قطره قطره اشک سلامت نموده امزهرا بده جواب چرا پا نمی شویخورشید لطمه دیده حیدر بلند شوبر جمع ما بتاب چرا پا نمی شویرفتی و روی صورت خود را کشیده ایای مادر حجاب چرا پا نمی...
  6. hamid.bad

    فاطمیه 1 ( دلنوشته ها و اشعار ... )

    نذر تب پیکرت وقتش شده نگاه به دور و برت کنیفکری برای این همه خاکسترت کنیعذر مرا ببخش، دوایی نداشتمتا مرهم کبودی چشم ترت کنیامشب خودم برای تو نان می پزم ولیبا شرط اینکه نذر تب پیکرت کنیمجبور نیستی، که برای دل علییک گوشه ای بنشینی و چادر سرت کنیمن قبله و تو در شرف روبه قبله ایپس واجب است روی به...
  7. hamid.bad

    فاطمیه 1 ( دلنوشته ها و اشعار ... )

    برای خدا بخند این روزهای آخر عمرت بیا بخنداصلا برای من نه برای خدا بخند گفتی که گریه هات مرا میکشد علی یا گریه میکنم سر سجاده یا بخند گفتی بلند شو به سوی مسجدت برو اینگونه که نمیروم اول شما بخند باشد قبول رو زدن من قبول نیست پس لا اقل به خاطر این بچه ها بخند اصلا بنا شد اگر خنده ای کنی این...
  8. hamid.bad

    فاطمیه 1 ( دلنوشته ها و اشعار ... )

    مادر من فاطمه بود معصومیت مادرم عصمت خداوند بود، حتی زمین هم رخصت می گرفت . عاشقش بودم مثل هر کودک دیگر . اما مادرمان فاطمه بود . آب، آسمان، حتی خشت و گل خانه هم اورا می شناخت . افتخار غلامیش را جبرئیل به دوش می کشید . مادرم فاطمه بود . بارها سنگ آسیاب را دیده بودم که حیای دستان مادرم شرمگینش...
  9. hamid.bad

    فاطمیه 1 ( دلنوشته ها و اشعار ... )

    با توأم ای مدینه! دل، معبد غم و اندوه توست و باز دل بهانه تو را می گیرد و چشمها به یاد آن همه مظلومیت بارانی می شود. نمی دانم بر کدامین ماتم اشک بریزم، یا نه، از دیدگان خون ببارم! بر محسن شهید؟ بر بازوی کبود؟ بر صورت سیلی خورده؟ بر ... که نه، بر دل زخم خورده ات؟ نامت یادآور مظلومیت علی است و...
  10. hamid.bad

    فاطمیه 1 ( دلنوشته ها و اشعار ... )

    دلم گرفت.... با یاد لحظه های سجودی،..دلم گرفتحتی بدون کشف شهودی..!دلم گرفتوقتی خدا هم از سبب خلقت تو(گفت:تو علت تمام وجودی) دلم گرفتاز سایه های شوم نفاق سقیفه وسیر منافقان صعودی.....دلم گرفتوقتی که باطلند و به حق رو نمیکننداز خطبه بلیغ....چه سودی؟دلم گرفتآتش برای خلیل خدا سرد شد ولی...تو در...
  11. hamid.bad

    فاطمیه 1 ( دلنوشته ها و اشعار ... )

    آنچه به من رسید با رفتنش تمامی غم ها به من رسیددرد دو ماه فاطمه یکجا به من رسیداول قرار بود که باهم سفر کنیمرفتن به او رسید و تمنا به من رسیدبی او شکست خورده ی تاریخ می شدمبا فاطمه، ولایت عظمی به من رسیدآخر نشد طبیب برایش بیاورمحسرت ز درد ام ابیها به من رسیداو رو سپید شد که بلا را به جان...
  12. hamid.bad

    فاطمیه 1 ( دلنوشته ها و اشعار ... )

    حضرت زهرا سلام الله علیها فرمودند: کسی که عبادت های خالصانه خود را به سوی خدا فرستد، پروردگار بزرگ بهترین مصلحت او را به سویش فرو خواهد فرستاد. بحار الانوار ، ج 70 ، ص 249 الا ای چاه یارم را گرفتند گلم، باغم، بهارم را گرفتند میان کوچه ها با ضرب سیلی همه دار و ندارم را گرفتند. ایام شهادت اولین...
  13. hamid.bad

    فاطمیه 1 ( دلنوشته ها و اشعار ... )

    تنها بر مزار من... باور کن! باورکن که رفته ام. باورکن که تنهامانده ای. باورکن که بی فاطمه شدی. این را باورکن! باید باورکنی و می دانم که حق داری اگرباورنکنی. من هم باورنکرده ام، آن روز را که تو آمدی و در کنارم نشستی و گفتی که چرا «سلام » مرا جواب نمی دهی! و چقدر برایم سخت بود. در دریای چشمان...
  14. hamid.bad

    فاطمیه 1 ( دلنوشته ها و اشعار ... )

    مظلومه ی بی حرم این روزها پائیز عمر مادرم بودباران این پائیز چشمان ترم بوداز زخم تلخی ؛سینه اش می سوخت اماچادر نمازش سقف بالای سرم بودهستی ما غارت شد اما بین خانهشمع وجود مادری اش گوهرم بودزانو بغل كرده حسن یك كنج خانهدرچاه های شهر آه رهبرم بودچیزی نمانده بعد مادر از وجودماین ذره مانده فقط...
  15. hamid.bad

    حضرت زهرا سلام الله علیها [ زندگینامه، فضایل، سخنان و...]

    بانو دوباره ذکر تو و فاطمیه شد بانو دوباره ذکر تو و فاطمیه شد بانو دوباره ذکر تو و فاطمیه شد بانو دوباره ذکر تو و فاطمیه شدمن مانده ام که با چه برابر بخوانمتبانو خدا یکی،تو یکی،اصلا از چه روباید که مریم،آسیه،هاجر بخوانمت؟!دخت نبی و همسر مولا گمان کنمزیباترست امّ پیمبر بخوانمتتا ادعای ابتر این...
  16. hamid.bad

    حضرت زهرا سلام الله علیها [ زندگینامه، فضایل، سخنان و...]

    فریاد بغض های ورم کرده فریاد بغض های ورم کرده فریاد بغض های ورم کرده . یک جهان تازه پر درد، بعد از رحلت پدر، دم از شعور می زد. و گاهی آنان که کشکول پارسایی به دست داشتند، غم فاطمه را نمی فهمیدند. آن عشق ناب محمد، فاطمه بریده از آتش؛ کنون هر روز با علی در دل هزار خطبه از جور زمان می...
  17. hamid.bad

    حضرت زهرا سلام الله علیها [ زندگینامه، فضایل، سخنان و...]

    به دنبال مزار مادر به دنبال مزار مادر به دنبال مزار مادر بدون هیچ تردیدی پس از دفن شبانه و مخفیانه زهرا علیهاالسلام مزارش نیز پنهان داشته شد. اما چرا بایستی درشهر پیامبر مزار تنها دخترش که به فاصله کوتاهی از او به دیدار خدا شتافت مخفی بماند؟ چرا نباید آنگونه که شایسته مقام اوست انبوه مردم در...
  18. hamid.bad

    حضرت زهرا سلام الله علیها [ زندگینامه، فضایل، سخنان و...]

    مرا ببخش بانو مرا ببخش بانو مرا ببخش بانو دستش را که سایبان چشمانش کرد ، نخل های سرسبز و بلند نخلستان های مدینه به چشمش آمدند و پشت سر آن ها ، خانه های کوتاه و گلی مدینه که در امواج سراب می لغزیدند و بالا و پایین می رفتند . نفس عمیقی کشید تا نسیم خنکی را که از سمت مدینه می آمد ، حس کند ...
  19. hamid.bad

    حضرت زهرا سلام الله علیها [ زندگینامه، فضایل، سخنان و...]

    غروب آفتاب غروب آفتاب غروب آفتاب آن شب فاطمه درخواب دید فرشتگان بال در بال پرواز می کردند آنچنان که آسمان را به تمامی می پوشاندند... دو فرشته پیش رو آمدند ، سلام کردند و مرا روی بال های خود سوار کرده و به آسمان بردند. ناگهان بوی بهشت به مشامم رسید. فرشتگان صف در صف ایستاده بودند و ورود مرا...
  20. hamid.bad

    هیچکس به دخترها واقعیت‌ را نگفت

    هیچکس به دخترها واقعیت‌ را نگفت هیچکس به دخترها از این واقعیت‌ها چیزی نگفته است. خانم‌ها و دختر خانم‌ها، حتما بخوانند. تصمیم داشتم امروز وبلاگ رو با مطلب دیگری به روز کنم اما به موضوعی برخوردم که همیشه آرزو داشتم روزی در این وبلاگ مطرح بشه. این مطلب رو یکی از آقایون در وبلاگشون نوشته بودند...
بالا