نه!
ویران کردن ناجوانمردی است
آشیانه یی،
که هزار خس به دو منقار
از هفت باغ فراهم آمده
و بر شاخه یی پنهان استوار شده
ویران نباید کرد.
...
به آتش باید کشید.
...
آشیانم را به آتش کشیدم
تا پرواز را آشیانه کنم
تا جهان را آشیانه کنم
تا تو جفت جهان باشی
در زمان های قدیم یک دختر از روی اسب می افتد و باسنش (لگنش) از جایش درمیرود. پدر دختر هر حکیمی را به نزد دخترش میبرد، دختر اجازه نمیدهد کسی دست به باسنش بزند, هر چه به دختر میگویند حکیم بخاطر شغل و طبابتی که میکنند محرم بیمارانشان هستند اما دختر زیر بار نمی رود و نمیگذارد کسی دست به باسنش...