منم یاد یه خاطره افتادم
یه بار یه خواستگار داشتم که صبح ها با 207 میومد دنبالم و میبردم سر کار، پیاده میکرد ، منم بهش قول دادم که با هم ازدواج کنیم
بعد یه مدت یه روز یکی با شاسی بلند ایستاد و سوارم کرد و از اون به بعد من دیگه با 207 نرفتم و همش با شاسی بلند میرفتم
اما نمیدونم چی شد بعد یه مدت...