شب .
با تمام ظلماتش
از سینه ی من روشنتر است
چون پیداتر از روز نشان تو را برای من صدا می زند
من
با تمام تلاش هایم
نمی توانم
هرگز نمی توانم
درد هایمرا از یاد ببرم
شب ها. نشان تو. و دردهایم
ایا کسی هست که معنا را از عمق بی معنایی واژگانم دریابد؟
بسان همین شب
که روزن تو را بر پرده ی تاریک سینه...