عاقا یه روز با پسر عمم میخواستیم خونه یه مرده که اسمش وحید بود کمد وصل کنیم بعد دم در خونشون یه مرده بود هی از این پسر عمم سوال میکرد میگفت این مال کیه کجا میخواین ببرین دارین میبرین مواظم باشین به در و دیوار نزنین خلاصه حسابی رو مخ این پسر عمه ما راه رفت بعد رفتیم تو با این عاقا وحید سلام...