همیشه از تابستون بسی هراسناک موشودم ! حس میکردم مث یه تیکه یخم که تابستون فصل مرگ منه :دی
با وجود تموم ول گشتنا و یخ در بهشت و نوشمک و فرفره بازی و جوجه رنگی و ... بازم این خورشید اینخده تابستونا داخه که هیش کدوم اینا به تبخیر شدن نمی ارزید
زندگی میگذش و من همینطور که گنده تر موشودم ، این...