دوست ميدارمت در لحظه طلوع، زيرا همچون اولين پرتو خورشيد، اميدبخشي
دوست ميدارمت در نيمروز، زيرا محبتت چون گرماي خورشيد زمستان، به جانم پناه مي دهد
دوست ميدارمت در بعد از ظهر، زيرا همچون عصرگاه تابستان و وزش نسيم در برگهاي درختان و صداي جويبار و چهچه بلبلان، باصفايي
دوست دارمت در غروب زيرا به مانن...