نتایح جستجو

گاهــی حجــم ِدلــــتنـگی هایــم آن قــَــــدر زیـاد میشود که دنیــــابا تمام ِ وسعتش برایـَم تنگ میشود ... ... دلتنــگـم... دلتنـــــگ کسی کـــــه گردش روزگــــارش به من که رسیــــد از حرکـت ایستـاد... دلتنگ کسی که دلتنگی هایم را ندید... دلتنگ خودم... خودی که مدتهـــــــــاست گم کـرده ام...

در ذهن آشفته ام... مست به دنبال خاطرات تو می گردم... تا با آنها کمی آرام بگیرم... راستی برایت بگویم... از وقتی که رفتی چشمهایم... همانند یک کودک بچه خودشان را خیس می کنند... یادت هست وقتی که خیس می شدند... با دستان مهربانت روی چشمهایم می گذاشتی تا آرام بگیرند... من که خوب یادم هست...

یکی بود یکی نبود... دست بر قضا، این دوتا عاشق هم شده بودن!.... [IMG]

باران که می اید من یاد تو می افتم اری هوا هوای دو نفر زیر یک چتر است زیر همان نیمکت اری همان نیمکت با همان هوای سرد و همان بوسه های داغ . . . عجب می چسبید‎... [IMG]

روزهای بارونی رو خیلی دوست دارم .... معلوم نمیشه منتظر تاکسی هستی یا آواره خیابونها ؟! بخار توی هوا مالِ سرماست؛ یا دود سیگار ؟! روی گونه ات اشکه یا دونه های بارون ...!!! [IMG]

آدمیزاد.... غرورش را خیلی دوست دارد، اگر داشته باشد، آن را از او نگیرید... حتی به امانت نبرید... ضربه ای هم نزنیدش، چه رسد به شکستن یا له کردن! آدمی غرورش را خیلی زیاد، شاید بیشتر از تمام داشته هایش، دوست می دارد؛ حالا ببین اگر خودش، غرورش را به خاطر تو، نادیده بگیرد، چه قدر دوستت دارد! و این را...

بـا تـو می تــــــــوان آسود در انتهـــــــــــای راهــــی که به بن بست رسیده است و بــــــــــــــالا رفت از دیـــــــــوار روزمرگی ها و نتـــــــــــرسید از آنچه پشت دیــــــــوار است ! [IMG]

جایت خیلی خالیست درست همینجا دربین دستان کوچکم وآغوش عمیقی که تا ابد وفقط فقط جای توست... [IMG]

راه نمی‌روم که می‌دوم خسته نمی‌شوم که این راه خاکستری هم باشد در مقصدش تو ایستاده‌ای بلندبالای من! فقط بگو کجای زمین می‌رسم به تو... [IMG]

میراث رفتنت منم و این کوچه های مکرّر در پرسه های بی نشان من به دنبال کسی می گردم کاش ! دستم را رها نمی کردی ! تو آیا ... مرا ندیده ای ؟ [IMG]

چقدر سخت عاشقت هستم ، چقدر آسون نمی فهمی... [IMG]

از درخت تنهایی ام ... خاطراتت آویزان شده اند بی رنگ و بی بار خیره به راهی که رفته ای ... [IMG]

به چشمانم می نگری......... روحم می خندد.............. گرما و امنیت و شادی را حس می کنم........... نزدیک منی و........ دنیای من هیچ کم...

کسی هست آغوشش را، شانه‌هایش را به من قرض بدهد .! تا یک دل سیر گریه کنم؟! بدون هیچ حرف و سوال و جواب و دلداری و نصیحتی؟... [IMG]

بچه که بودم دستانم را از دستان نگرانی که مراقبم بود رها می کردم و آرزویم بود که تنها یک بار هم که شده تنها از خیابان رد شوم حالا که دیگر نمی شود بچه بود و فقط می شود عاشق بود از سر بچگی هرچه وسط خیابان زندگی سر به هوا می دوم هیچ کس حاضر نمی شود دستم را بگیرد و برای لحظه ای حتی مراقبم باشد...

پــــای ِ چشمانـَــــم گودالـــی ست از بیداری هـــا... شب هایی که تو چشم می گـــذاری و مَـــن به دنبـــال خواب هــایَم می گــَـــردم !!! [IMG]

برو تا بابام نیومده! [IMG]

گر به من بگویی هشتاد بار دور دنیا بچرخ میگویم : هشتاد بار دور مادرم میچرخم چون مادرم دنیای من است ... [IMG]

!!!!!!![IMG]

آدمک آخر دنیاست بخند / آدمک مرگ همین جاست بخند /دست خطی که تو را عاشق کرد / شوخی شوخی کاغذی ماست بخند / آدمک بچه نشی گریه کنی / کل دنیا سراب است بخند / آن خدائی که بزرگش خواندی / بخدا مثل تو تنهاست بخند