نتایح جستجو

خاک قند رو بر میداریم ماها باهاش سوهان درست میکنیم پس میشه باز هم دور هم بود ما از کویریم آسمانمان آبی است دلمان چون شبهایش پرستاره ما قسمت کویری کاشونیم سهراب نامرد تو روستاهای خوش آب و هوای کاشون بوده

یه مدته چی به قول ماها اقا جوووون ما بچه کاشونیم به قول سهراب اهل کاشانم روزگارم بد نیست

آره خوشبختانه ما هنوز به اون وضعیت شهرهای بزرگ در نیومدیم هر شب دور هم جمع شدند با هم بیرون رفتند هست خدا رو شکر ولی خب ...

نه عزیز چشم رو هم چشم هایم توقعات زندگی ها شده مثل زندون هی دور خودت یه دیوار میکشی بابام میگه قدیما زیادم نه ها سی سال پیش همه در کنار هم بودن فکر کن چند خانواده در کنار هم توی یه خونه شبا همه در کنار هم غذا میخوردند و همه بالای پشت بوم به فاصله چند متری از هم دیگه آره خواهر زندگی زندونه

ولی نگاه کن اگه ظاهر باشه دقیقا تو ذوق میزنه دقیقا تو دیدی دقیقا همه نگاهت میکنند حتی اگه باطن باشه خیلی باید سعی کنی بتونی در میون این همه گل سرخ اینگونه زندگی کنی و در میان حجمه فریاد های گل سرخ آرام باشی

اینا همه ظاهر هستش کاش با باطن فرق میکرد...

دقیقا همینی که این طرف گفته:surprised:

:surprised:

[IMG]

از برایت مصرعی گویم تا با خود پندار غزلی است .... غش غش غش

[IMG]

[IMG]

[IMG]

[IMG]

هر چه بیشتر بدانی بیشتر زجر می کشی پس دیوانه باش

اخرین بار که در نزاع عقل و دل به حرف عقل گوش کردم او رفت...

پیکم را سر کشید اما باز همانم که بودم می و پیک همه بهانه است دلم تو را میخواهد برای اندکی مستی

مراقب اونی باش که دادا خیلی دوسش داره مراقب دلت باش

:gol:

اخرین بار که در نزاع عقل و دل به حرف عقل گوش کردم او رفت.... فانوس