ما چون ز دری پای کشیدیم، کشیدیم
امّید ز هر کس که بریدیم، بریدیم
دل نیست کبوتر، که چو برخاست، نشیند
از گوشۀ بامی که پریدیم، پریدیم
رم دادن صیاد خود از آغاز غلط بود
حالا که رماندی و رمیدیم، رمیدیم
کوی تو که باغ ارم و روضۀ خلد است
انگار که دیدیم، ندیدیم، ندیدیم
صد باغ، بهار است و صلای گل و گلشن...