مي خواهم باشم! براي چشمانت! كه ستاره شبهاي تاريك من است!
براي شنيدن خنده هايت ، براي تصور آينده هاي هنوز نيامده!
آينده هايي كه هرگز نخواهند آمد و فقط در تصور ما شيرين است!
چه فرق مي كند؟ چه واقعي چه تصور!
خنده هاي توست كه دلهره هاي هميشه ام را مي ربايد!
مي ربايد و از همه حس ها آنچه به من...