من حال خوشی ندارم
ظاهرم خوب است
باطن خوبی ندارم
ميدانم حرفهايم را به تمسخر ميگيري
كاش كلمات جان داشتند
و ميتوانستند احساس مرا فرياد بزنند
تا حرفهای مرا باورم كني
تو خود هم سرگرداني نميداني چه ميخواهي
من از تو چه خواستم جز ذره اي مهر
آري خوب ميدانم كه ميخندي
حال من بدتر از همیشه است
با...