ميگويند:مردى در حرم امامزاده ای اختيار ادرارش را از کف داد و در صحن امامزاده ادرار کرد.
مردم خشمگین شدند
به سمت او هجوم برده و خواستند كه او را بكشند.
مرد كه هوش و فراستى داشت،
فرياد زد كه : ایهاالناس !
من قادر به ادرار کردن نبودم و امام مرا شفا داد!!
به يك باره مردم ادرار او
را به عنوان...