نتایح جستجو

آره- آره:D خودم میدونم...خخخخ

آره.من از بعد مدیر شدنم اینجا رو باز کردم. اصلا قبلش همیشه بسته بود سر همون قضیه.خخخخ:D بی خیال زیاد فک نکن بهش:gol:

خودت گفتی:( اهان...همون يكي از قضيه هات واسه منه...نكنه قضيهه يادت رفته؟؟) خب پس قضیه منو یادت نیست. وگرنه منم داشتم.خخخخ:D

تو کدوم قضیهه رو می گفتی؟:D

3ctor superst@r persian_land

من یه قضیه ای رو یادم هست، تو هم همون قضیه رو میگی آیا؟:D

متشکرم:D:gol:

میگم تو درخواست داده بودی بگو چشم:D اتفاقا منم قضیه داشتم:D

نه پس من درخواست داده بودم!!! اصلا اون قدیما من به هیشکی درخواست نمیدادم.:D منم یادم نیست، ولی مطمئنم تو داده بودی:D

سلام. خوش اومدین:gol: دقیقا چه کمکی میخواین؟! مرحله سوم آزمون خودسنجی موسسه ماهانه. گزینه دریافت فایل رو بزنید و دانلود کنید:gol:

سلام. گفتم بزاره همون تاپیک تو. مرسی:gol:

ثاناز:d

سلام مهدیه جان. خوبی؟ خوشی؟ کجایی؟:D:gol:

ساناز خانوم تو برو به مديراتون بگو پرونده منو از ابتدا تا انتها بررسي كنن ببينن به كي درخاست دادم كه دوميش تو باشي...:d ==== فقط اومدم اعلام کنم که من کاملا یادمه که تو به من درخواست دوستی دادی، پس به ساناز هم ممکنه تو درخواست داده باشی یا بدی. خخخخخ:D

هفته 2: پنج شنبه: درس 4 هفته 2: پنج شنبه: درس 4 راه انداختن، باعث شدن instigate syn: initiate دادخواهی، خواهش، عرض حال، خواهش کردن petition syn: appeal از دست دادن، رها ساختن relinquish syn: abdicate سرسخت، مقاوم resilient syn: tenacious وسوسه کردن، تحریک کردن tempt syn: entice

هفته 2: چهار شنبه: درس 4 هفته 2: چهار شنبه: درس 4 موافق بودن، هم رای بودن concur syn: agree به طرز گول زننده deceptively syn: misleadingly مشخص کردن، منصوب کردن، گماشتن، نامزد کردن designate syn: assign مصمم، قطعی determined syn: resolute بیرون کشیدن، استخراج کردن elicit syn: extract

هفته 2: سه شنبه: درس 4 هفته 2: سه شنبه: درس 4 مبهم، دو پهلو ambiguous syn: vague دلخواهانه، بدون برنامه ریزی، مستبدانه arbitrary syn: haphazard گفتن، اعلان کردن assert syn: declare شگفت انگیز astounding syn: astonishing تیز، زیرک، باهوش astute syn: perceptive

هفته 2: دو شنبه: درس 3 هفته 2: دو شنبه: درس 3 استعداد، توانایی، بالقوه potential syn: possibility پیشنهاد کردن، مطرح کردن propose syn: suggest احیا کردن، بازگرداندن restore syn: revitalize آشفته، متلاطم، نابسامان turbulent syn: chaotic حیاتی، ضروری، اساسی vital syn: indispensable

هفته 2: یک شنبه: درس 3 هفته 2: یک شنبه: درس 3 تطبیق پیدا کردن conform syn: adapt غنی ساختن، افزایش دادن enrich syn: enhance تشدید کردن intensify syn: heighten غیر قابل تحمل intolerable syn: unbearable جاری، فعلی ongoing syn: current

سلام. ازتون بسیار متشکرم. لغات تخصصی رو تو همون تاپیک بزارید. ممنونم:gol: