دلم برای کسی تنگ است که آفتاب صداقت را
به ميهمانی گلهای باغ می آورد
و گيسوان بلندش را به بادها می داد
و دستهای سپيدش را به آب می بخشيد ...
دلم برای کسی تنگ است
که چشمهای قشنگش را
به عمق آبی دريای واژگون می دوخت
و شعرهای خوشی چون پرنده ها می خواند ...
دلم برای کسی تنگ است
که همچو کودک معصومی...