پیش دانشگاهی بودیم که از طرفه مدرسه واسمون کلاس کنکور تو خود مدرسه گذاشتن
یه استادی رو واسه جبر آوردن (آقا بود) که اولا نه صدایی ازش در میومد نه بلد بود درس یاد بده...خلاصش که کلاس این که شروع میشد همه بچه ها دپرس میشدیم...
یه عادته بدی هم داشتن ایشون خیلی بد راه میرفتن وقتی راه میرفت کفشاش خیلی...