برای من برعکس گذشت چیزی که انتظار داشتم نشد و چیزایی که انتظارشو نداشتم سر صبح اتفاق افتاد ولی فکر میکنم یه خیری چیزی توش هست
من دلم بستنی میخواد شما چطور؟
من یه وضعیتی مثل آرامش قبل از طوفان دارم ولی یه حسی میگه کلی اتفاق خوب پشتش میوفته واسم این وضعیت و حسشو دوست دارم
من امروز خاک و خون به پا کردم شما چطور؟ 🤣🤣🤣🤣🤣
سمت ما هم صبح آفتابی بود ولی الان تگرگ میباره میترسیدم شیشه ی ماشین رو بشکنه حتی 🤐
همکاران گلم روزم رو خراب کردن ولی خب منم کوتاه نیومدم از حقم🤣 شما چطور؟
من فکر میکنم گذر زمان نسبی ه
بقول اینشتین وقتی دستت رو قوری داغ باشه یک دقیقه یک ساعت میگذره و اگر یک ساعت کنار یه دختر زیبارو بشینی یک دقیقه میگذره
من امروز سرحالم خداروشکر نمدونم چرا 🤣 شما چطور
من فکر میکنم مشکلات دو دسته هستن یا از دست من براشون کاری بر میاد که اگر بر بیاد کاری میکنم براش یا اینکه از دست من کاری بر نمیاد که به خدا واگذار میکنمش
من امروز حس میکنم حالم خوبه شما چطور؟