ازسـجده ات امـشب سـرم را برنـمی دارم
ازسـجده ات امـشب سـرم را برنـمی دارم
ازسـجده ات امـشب سـرم را برنـمی دارم
غــرق ترنــم های خیسم ، ژالـه می بارم
وا می شود بغـض دلم بـاران که می گیرد
در این زمیــن حـالا نهـال تـوبه می کارم
یـا مَـن لَـهُ اَلـدُّنیـا و عُـقـبا... رحـمـتی آور
مسـکیـن...