آره بخاطر همینم به شیطونیام کاری نداشتن...:D
یه روز زنگ تفریح تموم شده بود هنوز معلممون نیومده بودش.ما هم که همه به جز 3 4 نفر
داشتیم وسط بزن و بکوب میکردیم
یهو ناظممون درو وا کرد.همه متوجه شدن نشستن سرجاشون به جز یکی از دوستام همچنان داشت اون وسط قر میومد:biggrin:
دیگه خودت تصور کن صحنه رو...