وقتی بازگردی چند ساله خواهم بود؟
شاید هشتاد ساله باشم
با چشمانی بی فروغ
و عصایی که شوقی در شکافتن خیابان نمی بیند
در پستوی خانه ای نم زده
به انتظارت نشسته ام.چ
دیگر فرصتی نیست
زود باش
چیزی بگو
که مرا به سال ها قبل بازگرداند. چیزی شبیه
به، دوستت دارم...