. پندی از سقراط
روزی سقراط حکیم مردیرا دید که خیلی ناراحت و متاثر بودعلت ناراحتی اش را پرسید. شخص پاسخ داد :
در راه که می آمدم یکیاز آشنایان را دیدم. سلام کردم.
جواب نداد و با بیاعتنایی و خودخواهی گذشت و رفت و من از این طرز رفتار او خیلی رنجیدم.
سقراط گفت : چرا رنجیدی؟
مرد با تعجب گفت: خوبمعلوم...