every boody donkey boze eating kone feet larzesh sitting kone
چه حس قریبی از خواندن این جمله به من دست میدهد.
و من را تا سالهای دور با خود میبرد.
صدای اشنایی پرسشگر از من میخواست که این چیست؟
ترجمه کن...
منظره ان تکه کاغذ هنوز در جلو چشمانم است.
و ان تکه کاغذ امروز پررنگ تر و خواناتر از همیشه...