هیچ وقت از کافی شاپ خوشم نیامده وقتی که آدم های رنگارنگ رو میبینم که به زور دارند به هم لبخند میزنند،حالم بهم می خورد.
بعد از مدتها یک روز عصر رفتم به یکی از این کافی شاپها ،همینطور که داشتم به مردم نگاه میکردم دیدم یک دختر آدامس فروش کوچولو آمد و تو و رفت پشت و یک میز نشست. برایم جالب بود...