ولی هر دوتاتون اعتراف کردین که یه سری حرفایی می خواستین بزنین که به من مربوط نمی شده
رابطه ی منو ترمه هم جدا از عروس و خواهر شوهر بودن خیلی پیچیده تر از این حرفاست
سلام داداشی
تو خوبی؟
پروژه خوش گذشت؟
بعد پروژه چی؟
من از پیام خصوصی بدم میاد
وقتی زری خودش عمومی مینویسه ، منم عمومی جواب میدم
من چه می دونم تو و مهران چی بهم گفتین ....اما اگه بگی چی گفتین ، منم تمام اسرار موجود در دلم رو برات بازگو می کنم
کل مسئله اشتباه بیان شده
پیرزن باید 5000 رو تقسیم بر سه می کرد
در واقع سه تا پسر 25000 تومن دادن
نفری 8000 و خورده ای
اصلاً ربطی نداره که بخواد 27000 تومن رو با 2000 تومن دست پیرزن جمع کنه
بغضتو بخورم نفس
تو که خوب میدونی این چیزا عوض بشو نیست
پس باید باهاشون بسازیم
یادته چند سال قبل من یه شب داشتم از جنگل آب میاوردم ، بعدش چشمم افتاد به اون دستبند پشت ویترینِ مغازه؟ اما هیچ ژان وارژانی اون دستبند رو برای من نخرید تا اینکه آقای تناردیه اونو برای دخترای لوسش خرید
بفرما قارت....