نتایح جستجو

شکسته باد آیینه های دروغگویتان شکسته باد آیینه های دروغگویتان آن روز که سایه ستاره از دیوار خانه ما پرکشید، شما کجا بودید تا ببینید که بی چراغ و چاووش، در پی ردپای او رفتن، از عهده هیچ دریادیده باران خورده ای هم برنمی آید؟ گمان می کنید همین که آیینه بینی و اخترشناسی را از مادرانتان آموخته...

روز فرج نزدیک است روز فرج نزدیک است سال هاست که کوچه روبه دریای ما، پاییز انتظار را خلاف بادهای غروب می راند و باز، برگ ریزان غیبت و رگبار حسرت را پایانی نیست. اما هنوز، پنجره ای شسته از عبور باران، خواب می بیند که به همین زودی ها، آن ستاره موعود بازمی گردد. پس عتاب در راه ماندگان بی چراغ را...

دیوارهای فاصله را برداریم، تا بهار، زودتر برسد دیوارهای فاصله را برداریم، تا بهار، زودتر برسد «ربیع» مجال و انگیزه ای دیگر برای عاشقانه ماندن است؛ بهار در بهار، که با بهار طبیعت نیز همراه است. خداوند، به برکت وجود او، همگان را آفرید. اگر او نبود، هیچ کس نبود و هیچ چیز در دنیا، قرار نمی یافت...

نهای تنها، نشسته است؛ در پستوی خانه در سوگ پدر... شیون ها، نشان از شهادت دارند. دوست و دشمن آمده اند. فرصت تماشای پیکر پاک پدر را از چشمانی معصوم می ستانند و برای بدرقه ای غریبانه، تا مسجد شهر می کشانند. دشمنان، خرسند بودند و دوستان، ناامید؛ که آوای غلامی نیک سیرت، آنان را نوید دیدار بخشید...

سلام مرسي خوبم تو خوبي؟

به به مباركه... شيرينيش كو پس؟ چرا دور؟ ازدواج كه ادمو نزديكتر ميكنه. در مورد پله پله تا ملاقات خدا هم متاسفانه تنها كسي كه پست ميداد من بودم. ديگه نشد ادامش بدم. ولي يه تاپيك مشابه تو تالار دفاع مقدس هست به نام رهروانه راه شهدا(شهيديان) اونم تقريبا همون روال رو داره. اما نظمش مثل تاپيك خودمون...

سلام عزيزم مگه ميشه يادم بره. فريبايي ديگه. پيام نور اراك. يه بار ازت در مورد واحداي تابستونيش پرسيدم. ميبيني خوب يادمه.

عزيز دلم برو همون تالار گزارشا ده تا تاپيك اولو بخون. ببين كيا اخطار گرفتن. دستت مياد. برو تو همون تاپيك خودت اصلا برات توضيح ميدم.

يعني كه تو اين مدت اصلا مديريت معني نداشته بدون اين هديه. مديراي قديمي بهش ميگيم نقره داغ.

پلق چيه دختر؟ فلق جون!! سلام عزيزم. تو الان تازه مدير شدي. بدون اون اصلا مديريت معني نميده. هديه مديريتيت بود ديگه.

گه گدار ميام ميام باشگاه. البته اين دو سه روزه زياد اومدم. ولي خب احتمالا باز كم ميشه كه بشينم بخونم واسه آزاد. ارزون؟ بابا بيخيال. چي ميگي؟

نه بابا همش مال رشته خودمونه. هر وقت خواستي بيا بگير.

آزاد گرايش مهندسي محيط زيست. تهران جنوب شركت كنم.(گفته بودم خيلي به اين گرايش علاقه پيدا كردم) اما خب زياد اميدي ندارم. چون دو ساله از درسا دور بودم. تازه از فردا ميخوام شروع كنم به خوندن. خب آزاد تهران قبول شدنش خيلي سخته. بعيد ميدونمبا دو ماه خوندن نتيجه بده.

خوش بحالت. چه خوب.

اين كه بد نيست. خيليم خوبه. خارج از شوخي. تو به موقش حرفات جديه. ولي شوخ طبعي خودتم داري كه خيلي خوبه. فكر ميكني بده؟ به نظر من كه خيلي خوبه. (پاراگراف اول قاه قاه خنديدم)

خدا بهمون رحم كنه.

من mba شركت كرده بودم.

انشاءالله خدا قسمت كنه كه بتونم تو شاديشون شريك بشم.

سلام خوبين شما؟ سيد تراخدا دعام كنين.

سلام گرام نه گرامي!!!! خدا را شكر. اگه نگم شكر چيكار كنم؟