نتایح جستجو

:D.........

الان رز داریم بیشتر:smile:

آخه ترسناک بود دیگه... مرسی رضا جان.خیلی خوشکلن..یه مدت تو باغچمون پر از این گلا بود...

این چی بود دیگه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ترسیدم بابا:cry:

:w05: من دیگه برم...خوشحال شدم.روز خوش بای بای

آخرش باید هرچی پول دارم بدم قبض برق:Dبیچاره میشم.

شب قضیه ش فرق میکنه...آسمونشم همینطور:smile:

دلم میگیره تو تاریکی:cool:

آخه من دوس ندارم چراغم خاموش باشه:w05:

باشه قبوله;)

صرفه جویی یا غافلگیر کردن رو؟:D

آره منو غافلگیر کردید:smile: من که اصلا صرفه جویی بلد نیستم:D

چراغتون سوخته؟:D

:w20:

سلام.مرسیییییییییی.

ایشالا..غصه نخور.یه طوری میشه بالاخره

بابا منظورم عقده نبود...اخه شوهر دوستم سربازیش شمال تهران بود میگفت خیلی راحت بوده...مثل جنوب شهر که نیست همش جرم و خلاف و اینا..مگس میپروندن.. تو کلانتری بوده.. حالا ایشالا که یه جای خوب میفتی..

دعای مادرا خوب میگیره..ولی کدوم مادریه که دعا نکنه برا پسرش!؟ همش شانسه بخدا... خدا رو چی دیدی!شاید افتادی بالا شهر تهران:smile:

فقط آموزشی کچل میکنن دیگه...اونم چون همه اطرافیانت کچلن زیاد سخت نمیگذره..همه هم دردین:D برای بعدش دعا کن خوب جایی بیفتی

:biggrin:اره راس میگی..محمدم بهش میگه ممد خالی بند...تعرف میکنه داداشم..میگه هروقت رفتم پیشش میگه بشین که یه مدل جدید دارم برات...بعد وقتی بلند میشه میبینه همونیه که همیشه زده:D