هاع تازگیا منم دومس دارم برم یه جایی که هیچ کس نباشه!!یه جایی مث لبه یه پرتگاه زیر سایه یه تک درخت!بعد زانوهامو بگیرم تو بغلم همین طور خیره بشم به صحنه روبروم!شونصد ساعت همین طور بمونم بدون هیچ مزاحمی و دغدغه فکری!دوست دارم عصن فکر هم نکنم فقط نگاه کنم!
دو نغته آرزوهای محال!