....به نام خداوند بخشنده مهربان
اِلهى اَذْهَلَنى عَنْ اِقامَةِ شُکْرِکَ تَتابُعُ طَوْلِکَ،وَاَعْجَزَنى عَنْ اِحْصآءِثَنآئِکَ
خدایا بخشش پى درپى تو انجام دادن سپاسگزاریت را از یاد من برد و ریزش فضل و احسانت مرا ازشمردن ثنا و ستایشت
فَیْضُ فَضْلِکَ، وَشَغَلَنى عَنْ ذِکْرِ مَحامِدِکَ تَرادُفُ...
پیرمرد خسته کنار صندوق ایستاد...دست برد واز جیب کوچک جلیقه اش سکه ای بیرون آورد...در حین انداختن سکه متوجه نوشته روی صندوق شد
^صدقه عمر را زیاد میکند^
منصرف شد:razz:
پیرمرد خسته کنار صندوق ایستاد...دست برد واز جیب کوچک جلیقه اش سکه ای بیرون آورد...در حین انداختن سکه متوجه نوشته روی صندوق شد
^صدقه عمر را زیاد میکند^
منصرف شد:razz:
پیرمرد خسته کنار صندوق ایستاد...دست برد واز جیب کوچک جلیقه اش سکه ای بیرون آورد...در حین انداختن یکه متوجه نوشته روی صندوق شد
^صدقه عمر را زیاد میکند^
منصرف شد
.... ..مهربانا
از کوی تو بیرون نرود پای خیالم
نکند فرق به حالم
چه برانی ، چه بخوانی
چه به اوجم برسانی ، چه به خاکم بکشانی
نه من آنم که برنجم ، نه تو آنی که برانی
التماس دعا
[IMG]