نتایح جستجو

  1. M

    [IMG]

    [IMG]
  2. M

    [IMG]

    [IMG]
  3. M

    [IMG]

    [IMG]
  4. M

    [IMG]

    [IMG]
  5. M

    [IMG]

    [IMG]
  6. M

    [IMG]

    [IMG]
  7. M

    [IMG]

    [IMG]
  8. M

    [IMG]

    [IMG]
  9. M

    [IMG]

    [IMG]
  10. M

    [IMG]

    [IMG]
  11. M

    خیلی قشنگ بود محبوبه جونم... مرسی خانوم.. . . . [IMG]

    خیلی قشنگ بود محبوبه جونم... مرسی خانوم.. . . . [IMG]
  12. M

    سلام ... ممنون که قبول کردین...:king::gol::gol::gol::gol::gol:

    سلام ... ممنون که قبول کردین...:king::gol::gol::gol::gol::gol:
  13. M

    سلام همشهری عزیز... ممنون از درخواستتون...:king::gol::gol::gol::gol::gol::gol:

    سلام همشهری عزیز... ممنون از درخواستتون...:king::gol::gol::gol::gol::gol::gol:
  14. M

    دلم تنگه اجیییی... ببخشید ناراحتت میکنم... . ...

    دلم تنگه اجیییی... ببخشید ناراحتت میکنم... . . http://s4.picofile.com/file/8180888718/05_Sarzanesh.mp3.html
  15. M

    هر وقت کسی را دوست داری داد و قیل راه نینداز بی خیال زلیخا شدن زلیخا در شهر بسیار است تنها...

    هر وقت کسی را دوست داری داد و قیل راه نینداز بی خیال زلیخا شدن زلیخا در شهر بسیار است تنها خودت باشد و احساس حقیقت را نشان بده انکه احساست را درک کنند و تو را دوست بدارد هر روز برایت سازی نمیزند تو را همینگونه ساده میپسندد بی انکه بخواهد بخاطرش خودت را تغییر دهی اگر هم نفهمید غرورت را حفظ کن...
  16. M

    باز شب شد وآسمان به گونه ای صاف شده... گویی خداوند پشت پرده اسمان مهتابی کم نوری روشن ... و...

    باز شب شد وآسمان به گونه ای صاف شده... گویی خداوند پشت پرده اسمان مهتابی کم نوری روشن ... و در اتاقش ریسه کشیده، به خانه نمی روم، به طبیعت... پناه میبرم به چمنزار می روم، سرم را ارام... بر دو دستم که در هم حلقه شده، فرود می اورم... پاهایم را روی هم می اندازم چشمانم را میبندم...
  17. M

    خواستم بگویم که کیستم… دیدم نگفتن بهتراست !!!… چه سود آنکه با من نمی ماند ، همان بهتر که نشناسد...

    خواستم بگویم که کیستم… دیدم نگفتن بهتراست !!!… چه سود آنکه با من نمی ماند ، همان بهتر که نشناسد مرا… آنکس که می ماند ، خود ، خواهد شناخت ...... من از جایی دیگر آمدم... نه شاهزاده ام که سیاره ای کودکانه داشته باشم، نه پیامبری که از آسمان باران بیاورم، نه گم شده ام، نه به قصد ماندن آمده ام... یک...
  18. M

    فروغ فرخزاد در جواب این شعر نوشته : من به تو خندیدم چون که می دانستم تو به چه دلهره از باغچه...

    فروغ فرخزاد در جواب این شعر نوشته : من به تو خندیدم چون که می دانستم تو به چه دلهره از باغچه ی همسایه سیب را دزدیدی پدرم از پی تو تند دوید و نمی دانستی باغبان باغچه همسایه پدر پیر من است من به تو خندیدم تا که با خنده خود پاسخ عشق تو را خالصانه بدهم بغض چشمان تو لیک لرزه انداخت به دستان من و...
  19. M

    دخترک خندید و پسرک ماتش برد ! که به چه دلهره از باغچه ی همسایه، سیب را دزدیده باغبان از پی او...

    دخترک خندید و پسرک ماتش برد ! که به چه دلهره از باغچه ی همسایه، سیب را دزدیده باغبان از پی او تند دوید به خیالش می خواست، حرمت باغچه و دختر کم سالش را از پسر پس گیرد ! غضب آلود به او غیظی کرد ! این وسط من بودم، سیب دندان زده ای که روی خاک افتادم من که پیغمبر عشقی معصوم، بین دستان پر از دلهره ی...
  20. M

    اگه یک روزی یک جایی تو یک ثانیه دیدی کسی هست که با دیدنش یک حس جدید داری و داره تو زندگیت...

    اگه یک روزی یک جایی تو یک ثانیه دیدی کسی هست که با دیدنش یک حس جدید داری و داره تو زندگیت تغییری ایجاد می کنه از کنارش به سادگی رد نشو کمی مکث کن و تامل شاید باید راه زندگیتو عوض کنی
بالا