نتایح جستجو

راستی پسر میگن اصفهان زلزله اومده ،جزئیاتشو نپرسیدم در چه حد بوده؟

سلام مرسی عزیزم که برای حرفم ارزش قائلی از کار خبری نیست[،راستش منم الان پیگیرش نیستم،حوصلشو ندارم کلا خیلی بی حوصله شدم همش میخوابم

سلام تولوخودا دلگیر نشو،تو لو خودا من برعکس بعضیا !!!که سرشون شلوغه ،سرم شلوغ نبود ولی با موبایل اومده بودم گفتم جوابتو وقتی پای سیستم بودم بدم بعد نتم تموم شد الانم که در خدمت شمام ولی با خودم گفتم تویم سرت شلوغه از من یادت نیست تا بیام دیر نمیشه معلومه دیگه دوسم نداری چون چراغت خاموشه:crying2...

داداشی تو که بی ادب نبودی! یه بزرگتر میاد توی پروفایلت بهش سلام کن آفلین:D همیشه که من نباید با این پای دردناکم بیام پروفت:D

[IMG]

آره دستت درد نکنه توی این حال و اوضاع از ما میگذری:D میپیچونی؟؟ جواب سوالمو بده پسر! میگم چکارته؟(ینی چته:)) یه سوال دیگه واسم پیش اومد،اگه ازم نگذری چکار میکنی؟:D ولی واقعا قصدم تیکه نبود،الان که فکر میکنم میبینم کاش با قصد تیکه بهت میگفتم [IMG]

کجایی پسر؟ بیا دیگه، الان باید مشهد باشی

توی کدوم حال و اوضاع؟ چکارته مگه؟ تا حالا پیش نیومده،البته فقط جاده ی بین شهری ننشستم وگرنه توی شهر خودمون همه جا رو تنهایی رفتم مثل جاده های درون شهری:D

بعله قبلنا در مورد رانندگی قشنگت صحبت فرموده بودی عاشق تعریفت از جاده ای در شهر دیگه به به چه تفریحاتی، جاده چالوسو لب رودخونه و ... خوش به حال شما پسرا البت مایم میتونیم ولی من تاحالا تو جاده ننشستم

اون ازین هیجانا دوست نداره مث تو از سرعت توی خیابان های باریک که در اطرافش منزل و مغازه وجود دارد بیشتر لذت میبره آخ عاشق این جمله ات شدم:D

ببین کلا هیچ کدوم از اعضای خانواده حتی حاضر نیستن با من یه ترن هوایی سوار شن بعد تو انتظار داری منو ببرن بانجی جامپینگو اینا بعدشم این تفریحات فقط مال شما پسراس:cry:دخترا رو نمیزارن

وای وای پسر عموت کجا برد تو رو ؟سراغ چه تفریح دیگه ای؟:D منم دوس دارم ولی امکانات واسه جوونا کمه،ما که نداریم ازین تفریحا:cry:

بانجی جامپینگ? آخ اره پایه ام باز خوبه به یه نقطه اشتراکی رسیدیم برو از هیجانش لذت ببر، فقط شهر شما داره و فقط مختص اقایون

آها خب ما توی مشهد ازین جاده ها نداریم ماشالا تهران اکثر خیابوناش پهن و یکطرفه اس، خیابون دوطرفه کم داره، واسه همین برات هیجان داره بیا مشهد برات زمینه هیجان زیاده البته از نوع خیابونش که اطرافش منزل و مغازه وجود داره:)

نه موتورو میزدن زیر بغلشون میرفتن تو کشتی:biggrin: آخه ورزشگاه هیجان داره؟نظرت اصلا محترم نیست:Dخیلی هم نامحترمه، ورزش چی؟ حتما فوتبال؟ واااای امان از دست شما پسرا

جاده ؟داخل شهر؟ خیابونشو رفتیم تا حالا، ته خیابونش تصادف کردیم با داداشم بودیم یک نامردی سرشو انداخت پایین پیچید جلومون البته فقط خودش روانه بیمارستان شد:) بله هیجان داره البته نه اینکه سوار الاکلنگ بشی:D اصن بازی های شهربازی هر روز داره به سمت هیجان بیشتر پیش میره نگو که طراحاشون کشک میسابن

نخیر تهرانی هستن:) خب شاهکار ! موتورو میذاشتن تو کشتی:D من فیلم اون موقعشونم دارم واقعا تاثیرگذاره تو تاحالا زندگیه اسکیموها رو دیدی؟نحوه زندگیه قبیله هایی که توی امازون زندگی میکنن؟قبیله های سرخپوستی؟ ندیدی دیگه خب حالا تو بگو واست چی هیجان انگیزه؟ البته واسه من رفتن به شهربازی با یه آدم نترس...

نه بابا نمیزنمت دیگه در اون حد نیستم بعله در خوب بودن شما که شکی نیست

پسته ها مون تموم شد [IMG] اره باید اعتراف کنم منم بعد از ده روز سفر, خسته و بی اعصاب میشم برادران امیدوار دو تا داداش بودن که سال 33 تا 43 میرن دور دنیا سفر با موتور سیکلت حتی قطب شمال و جنوب و جنگل امازون, هر جا هم میرفتن واسه یه مدت باهاشون زندگی میکردن تمام عکس ها و چیزایی که از جاهای مختلف...

نمیدونم, منو توی فضای مجازی نبین مهربونم , توی فضای حقیقی در برخورد با جنس مخالف معمولا با یه من عسل هم خورده نمیشم:D ولی اینجایی که کار میکنم راضی نیستم الان تا اخر هفته بیکارم گفته نیا , واس همین دوس دارم یه جای خوب کار کنم حالا اگه تو هم باشی که چن برابر بهتر سوال کنم؟باشه خودت رو دادی بهم...