تمام وسایلمو میفروشم و هر چی پول دارم برمی دارم میرم ایران گردی البته شاید تمام این کارا بیشتر از یه سال طول بکشه ولی خدا مهربونه و میدونم که آخرین خواسته ی منو در نظر میگیره;)
هیچی سلامتی همه دانشجوها اوشاغ موشاغ شدن یه بزرگسال بینشون ندیدیم سرکار خانوم شیخ یوسفی هم که مثل اینکههههههههه رفته مرخصی;)دیییییییییییییییییگه خبر خاصی نبود قسمت اساتید هم نرفتیمممممممممم هیچ کدوم از استادا رم ن د ی د ی م
هر از گاهی یه هفته یه بار دو هفته یه بار...
آخه یه هویی شد دیروز نصفه شب هلیا اس زد
وقتی هم رفتیم گفتن چون النازو نیاوردین کارتونو راه نمیندازیم:smile: