نتایح جستجو

  1. Sky Shield

    السلام علیک یا ابا عبدالله حسین (ع)...[احادیث حضرت ]

    3- بهداشت جسم و خودسازی 3- بهداشت جسم و خودسازی ای مردم! شما را به تقوای الهی سفارش می کنم و از (گناه کردن) در ایّامش برحذر می دارم.... در مدّت عمر به سلامت و تندرستی جسم پیشی گیرید.... و از کسانی مباشید که بر گناه بندگان بیم دارند و خود از عقوبت گناه خویش آسوده خاطراند!
  2. Sky Shield

    السلام علیک یا ابا عبدالله حسین (ع)...[احادیث حضرت ]

    2- اصلاح امّت ، نه قدرت طلبی 2- اصلاح امّت ، نه قدرت طلبی درباره فلسفه قیامش فرمود : بار خدایا! تو می دانی که آنچه از ما اظهار شده برای رقابت در قدرت و دستیابی به کالای دنیا نیست. بلکه هدف ما این است که نشانه های دینت را به جای خود برگردانیم و بلادت را اصلاح نماییم تا ستمدیدگان از...
  3. Sky Shield

    السلام علیک یا ابا عبدالله حسین (ع)...[احادیث حضرت ]

    1- پند امام به عالمان 1- پند امام به عالمان حضرت ابی عبدالله الحسین(علیه السلام) خطاب به عالمان بی عمل و تارکان امر به معروف و نهی از منکر فرموده اند : ای گروه نیرومندی که به دانش مشهور و به نیکی مذکور و به خیرخواهی معروف و با نام خدا و مذهب در نفوس مردم ، با مهابت جلوه گرید! شریف از شما...
  4. Sky Shield

    السلام علیک یا ابا عبدالله حسین (ع)...[احادیث حضرت ]

    به نام آفریدگار یکتا.........:gol::gol::gol: در سایه دیوار دلم بنشستم دیدم که گلی در ته دیوار شکفت گفتم تو کدامین گل زیبا هستی؟ بر قلب و تن و باطن من پیوستی؟ گفتا که منم عشق حسین و عباس افسوس فقط وقت محرم تن و جسمم پیداست..... سلام خدمت دوستان عزیز........ 40 سخن ارزشمند از مظلوم کربلا...
  5. Sky Shield

    اي به دنيا بسته دل ! غافل ز عقبايي چرا ؟ رهروان رفتند و تو پابند دنيايي چرا ؟ برف پيري بر سرت...

    اي به دنيا بسته دل ! غافل ز عقبايي چرا ؟ رهروان رفتند و تو پابند دنيايي چرا ؟ برف پيري بر سرت باريده ابر روزگار سر به خاك طاعتي، آخر نمي سايي چرا؟ صد هزار گل ز باغ ، پرپر مي شود بي خبر بنشسته و گرم تما شايي چرا؟.............:gol: داداش عیدت مبارک...........
  6. Sky Shield

    چگونه شوهر خود را کچل نکنیم ؟!!!!!

    عزیزم این دیگه راه حل نداره باید بسوزی و بسازی.........
  7. Sky Shield

    اي به دنيا بسته دل ! غافل ز عقبايي چرا ؟ رهروان رفتند و تو پابند دنيايي چرا ؟ برف پيري بر سرت...

    اي به دنيا بسته دل ! غافل ز عقبايي چرا ؟ رهروان رفتند و تو پابند دنيايي چرا ؟ برف پيري بر سرت باريده ابر روزگار سر به خاك طاعتي، آخر نمي سايي چرا؟ صد هزار گل ز باغ ، پرپر مي شود بي خبر بنشسته و گرم تماشايي چرا؟
  8. Sky Shield

    اي به دنيا بسته دل ! غافل ز عقبايي چرا ؟ رهروان رفتند و تو پابند دنيايي چرا ؟ برف پيري بر سرت...

    اي به دنيا بسته دل ! غافل ز عقبايي چرا ؟ رهروان رفتند و تو پابند دنيايي چرا ؟ برف پيري بر سرت باريده ابر روزگار سر به خاك طاعتي، آخر نمي سايي چرا؟ صد هزار گل ز باغ ، پرپر مي شود بي خبر بنشسته و گرم تما شايي چرا؟
  9. Sky Shield

    اندر حکایات باشگاه مهندسان

    روزی روزگاری پیرجویی رو به Sky Shield کرد و گفت: به گورستان گذر كردم صباحي شنيدم ناله و افغان و آهي شنيدم كله اي با خاك مي گفت كه اين دنيا، نمي ارزد به كاهي به قبرستان گذر كردم كم و بيش بديدم قبر دولتمند و درويش نه درويش بي كفن در خاك خفته نه دولتمند ، برد از يك كفن بيش
  10. Sky Shield

    اندر حکایات باشگاه مهندسان

    قاضي شهر(Sky) فوت كرد و جمعيت انبوهي به تشييع آمده بودند . كسي پیرجو را گفت: زمان تشييع جنازه بهتر است آدم در جلوي تابوت قرار گيرد يا عقب تابوت؟ پیرجو گفت: جلو يا عقب تابوت فرقي ندارد ، بايد سعي كرد: " توي تابوت قرار نگرفت؟ ."
  11. Sky Shield

    عید شما هم مبارک آجی........

    عید شما هم مبارک آجی........
  12. Sky Shield

    عید شما هم مبارک عزیزم..........

    عید شما هم مبارک عزیزم..........
  13. Sky Shield

    عیدت مبارک پسرم...... [IMG]

    عیدت مبارک پسرم...... [IMG]
  14. Sky Shield

    اندر حکایات باشگاه مهندسان

    پیرجو به بصره رفت و چون در آن شهر آشنائي نداشت ، براي مدت كوتاهي اتاق اجاره كرد . اتاق از بس كهنه ساز و مخروبه بود ، با مختصر وزش باد يا باراني تيرهاي طاقش صدا مي كرد. پیرجو پيش صاحب خانه(لرد) رفته و گفت : اتاقي كه به من اجاره داده ايد بي اندازه خطرناك است ، زيرا به محض وزش مختصر بادي؛ صدا از...
  15. Sky Shield

    اندر حکایات باشگاه مهندسان

    عده‌اي در بيابان نشسته بودند و غذا مي‌خوردند. پیرجو كه از آنجا مي‌گذشت، بدون تعارف كنارشان نشست و شروع كرد به خوردن. لرد پرسيد: «جناب عالي با كي آشناييد؟» پیرجو غذا را نشان داد و گفت: «با ايشان»
  16. Sky Shield

    اندر حکایات باشگاه مهندسان

    روزی روزگاری مردی(پیرجو) به دربار خان زند(sky shield) میرود و با ناله و فریاد می خواهد تا کریمخان(sky shield) را ملاقات کند. سربازان(بر و بچ) مانع ورودش میشوند. خان زند(sky shield) درحال کشیدن قلیان ناله و فریاد مرد (پیرجو) را می شنود و می پرسد ماجرا چیست؟ پس از گزارش سربازان به خان (sky shield)...
  17. Sky Shield

    دستت درد نکنه...... عید شما هم مبارک دادا.........

    دستت درد نکنه...... عید شما هم مبارک دادا.........
  18. Sky Shield

    مرسی آجی....... [IMG]

    مرسی آجی....... [IMG]
  19. Sky Shield

    الله اکبر.....آواتار آبجیمونو نیگااااااااااااااااا...... [IMG]

    الله اکبر.....آواتار آبجیمونو نیگااااااااااااااااا...... [IMG]
بالا