نتایح جستجو

عزیزی ، خیلی دوست دارم در کنارتون باشم ، البته اگه لایق باشم ، ممنونم ...

هستی ؟

از اینکه نتونستم باهات گفتگو کنم ، بهرحال برات آرزوی سلامتی می کنم ، عاقبت به خیر شی ...

سلام رزمنده ، ما رو دریاب ...

این حرف رو نزن آبجی ، عزیزی ...

ای زدست و سینه و بازوی تو حیدر خجل هم غلاف تیغ ، هم مسمار در ، هم در خجل با غروب آفتاب طلعت نورانیت گشته ام سر تا قدم از روی پیغمبر خجل هم صدف بشکست ، هم دردانه ات از دست رفت سوختم بهر صدف ، گردیدم از گوهر خجل همسمرم را پیش چشم دخترم زینب زدند مردم از بس گشتم از آن نازنین...

:gol:

سلام ، عذر منو بپذیر ...

انشاءالله درست میشه ، ان الله مع الصابرین ...

ذوالفقار فاطمه یعنی نبی را مادری فاطمه یعنی گلِ پیغمبری فاطمه یعنی مددکارِ علی همسرِ شیرِ خدا یارِ علی فاطمه یعنی غمت، یابن الحسن سوز و آه و ماتمت، یابن الحسن فاطمه یعنی صدای ناله‌ات مادرِ مظلومِ هجده‌ ساله‌ات فاطمه یعنی علی را بی‌قرار اولین تیغ از دو تیغ ذوالفقار فاطمه یعنی جمالِ نیلی‌اش زد عدو...

ممنون :gol:

سلام ، خداوند همه مریض ها رو شفا بده ، ان شاءالله ....

سلام ، ممنوم ازت ، عاقبت به خیر شی ، در رابطه با خاطراتم هم ، اجازه ما دست شماست ، اشکالی نداره ، چند وقت پیش هم یکی از خاطراتم رو که هنوز نگفتم رادیو معارف پخش کرد ...

عزیزی ، سرباز اما زمانیم (عج) ان شاءالله ...

سلام آبجی گلم ، از اینکه جوابتو دیر می دم معذرت می خوام ، تهران نبودم ، این حرف رو نزن ، تقرب الهی بر اساس تقواست نه چیز دیگه ، بعضی وقت ها مصلحتی وجود داره که ما از اون بی خبریم ، خداوند سبحان بد بنده هاشو نمی خواد ، ان شاءالله خداوند مشکلتو حل می کنه ، اگه کمکی هم از دست من بر میاد بگو در خدمت...

زیبا بود ممنون ...

:gol:

یاس یاس یعنی بوی دل، بوی بهشت یاس یعنی فاطمه، حیدر سرشت یاس یعنی کمترین عمرِ جهان یاس یعنی مادرِ صاحب زمان یاس یعنی کوچه و آه و شرر یک گل و یک غنچه با هم پشتِ در یاس یعنی قوّتِ دستِ علی هستِ او پیوسته با هستِ علی یاس یعنی خانه داری نوجوان مادری افتاده حال و نیمه جان یاس یعنی شانه بر موی حجاب...

ممنونم :gol:

بی‌حرمتی در میانِ کوچه‌ها دشمنی از سر گرفت شعله‌ی این دشمنی دامنِ حیدر گرفت حرفِ هیزم می‌زدند دشمنانِ ذوالفقار آتش این دشمنی ناگهان بر در گرفت آمدش تا پشتِ در فاتح قلبِ علی او سراغ از لحظه‌ی مرگِ پیغمبر گرفت بر سؤالش ضربه‌ی خشم دشمن شد جواب کِشتی آلِ نبی ناگهان لنگر گرفت دست زهرا چون علی تا که...