نتایح جستجو

چیز تازه ای نیست ! یه ماجرای قدیمیه که هراز چندگاهی یادم میاد اعصابمو به هم میریزه...

آهان..اینم می شه. :w16: ولی وقتی دستش باز بشه منو می کشه هااااااا :cry:

باشه.مرسی :gol:

[IMG]

هااانننن؟؟؟ :eek: دلم نمیاد آخه!! :redface: یه راهی بگو که زیاد اذیت نشه ! ولی کتکم نزنه دیگه...:cry:

http://www.www.iran-eng.ir/showthread.php?p=1434515#post1434515

بالاخره منو می گفتی یا سارا رو؟؟؟؟

آبجی که زیاد داری...من از کجا می دونستم منو میگی خب....

داداش من همینجوریشم خاطرخواهاش پاشنه در خونمونو از جا کندن !!! یه راه دیگه پیشنهادکن!

آخی...وحی اومد؟؟کدوم آبجی؟؟؟؟

هیچی... خدارو شکر.اون قضیه که ناراحتت کرده بود برطرف شد؟؟؟

هرگز از بی کسی خویش مرنج هرگز از دوری این راه مگو و از این فاصله ها ، که میان من و توست... و هرآن گه دلت تنگ من است بهترین شعر مرا قاب کن و پشت نگاهت بگذار تا که تنهاییت از دیدن من جا بخورد و بداند که دل با توست و همین نزدیکیست.....

سلام...چی بگم.. تو خوبی؟؟

هااانننن؟؟؟؟ :eek:

همشهری کجاشو دیدی؟؟؟ دست بزن داره.:cry: امروز می خواست بزنه منو سیاه و کبود کنه...:w04:

وقتی کمتر سزاوارم ، به من مهر بورز. زیرا در آن زمان نیازمند ترم.....

نمی رم خونه !! می خواد منو بزنههههههه :w04::w04::cry: همشهری نزار منو بزنه ....:cry: (در ضمن ! من مامی هستم همشهری ! نه ننه!!:mad::razz:

http://www.www.iran-eng.ir/showthread.php?t=135827

http://www.www.iran-eng.ir/showthread.php?t=135827

[IMG]