نتایح جستجو

  1. succulent

    غزل و قصیده

    بی تو دنیا بر سرم آوار شد/ بین ما هر پنجره دیوار شد درد ما در بودن ما ریشه داشت/ رفتن و مردن علاج کار شد آنکه اول نوشدارو می نمود/ بر لب ما زهر نیش مار شد عیب از ما بود، از یاران نبود/ تا که یاری، یار شد بیزار شد عاقبت با حیله سوداگران/ عشق هم کالای هر بازار شد آب یکجا مانده ام دریا کجاست/ مُردم...
  2. succulent

    اشعار و نوشته هاي عاشقانه

    دلم خواهد که امشب با تو از دیدار بنویسم/ مجال دوست بگزینم دم از گفتار بنویسم عدم گردم اگر گوید برو مشکل گشا باشی/ وصال دوست آسان است اگر اسرار بنویسم چو کلک یار مجنونی نویسد نغمه شوقش/ نمی ترسم، نمی لرزم که بر دلدار بنویسم همای غیب را صورت بکار عیب نتوان بست/ اگر من راز دل بر دختر بازار بنویسم...
  3. succulent

    ح ر ف د ل م ن

    کاش میشد هیچکس تنها نبود/ کاش میشد دیدنت رویا نبود گفته بودی با تو مهمانم ولی/ رفتی و گفتی که اینجا جا نبود سالیان سال تنها مانده ام/ شاید این رفتن سزای ما نبود من دعا کردم برای بازگشت/ دستهای تو ولی بالا نبود باز هم گفتی که فردا میرسی/ کاش روز دیدنت فردا نبود
  4. succulent

    به سراغ من اگر می آیی نرم و آهسته بیا که مبادا ترک بردارد چینی نازک تنهایی من سلام

    به سراغ من اگر می آیی نرم و آهسته بیا که مبادا ترک بردارد چینی نازک تنهایی من سلام
  5. succulent

    مجموعه ی عشق

    یارب از دلهای ما شور محبت را نگیر/ این توکل، این توسل، این ارادت را مگیر هستی ما بستگی دارد به عشق اهل بیت/ هر چه می خواهی بگیر، عشق به مولا را نگیر
  6. succulent

    رباعی و دو بیتی

    چندیست که بیمار وفایت شده ام در بستر غم چشم به راهت شده ام این را تو بدان اگر بمیرم روزی مسئول تویی که من فدایت شده ام
  7. succulent

    به سراغ من اگر می آیی نرم و آهسته بیا که مبادا ترک بردارد چینی نازک تنهایی من:razz:

    به سراغ من اگر می آیی نرم و آهسته بیا که مبادا ترک بردارد چینی نازک تنهایی من:razz:
  8. succulent

    نگاه ساکت باران، به روی صورتم دزدانه می لغزد ولی یاران نمی دانند که من دریایی از دردم به ظاهر...

    نگاه ساکت باران، به روی صورتم دزدانه می لغزد ولی یاران نمی دانند که من دریایی از دردم به ظاهر گرچه می خندم ولی... اندر سکوتی تلخ می گریم
  9. succulent

    شعر نو

    نگاه ساکت باران، به روی صورتم دزدانه می لغزد ولی یاران نمی دانند که من دریایی از دردم به ظاهر گرچه می خندم ولی... اندر سکوتی تلخ می گریم:smile:
  10. succulent

    شعر نو

    نگاه ساکت باران، به روی صورتم دزدانه می لغزد ولی یاران نمی دانند که من دریایی از دردم به ظاهر گرچه می خندم ولی... اندر سکوتی تلخ می گریم:smile:
  11. succulent

    نگاه ساکت باران، به روی صورتم دزدانه می لغزد ولی یاران نمی دانند که من دریایی از دردم به ظاهر...

    نگاه ساکت باران، به روی صورتم دزدانه می لغزد ولی یاران نمی دانند که من دریایی از دردم به ظاهر گرچه می خندم ولی... اندر سکوتی تلخ می گریم
  12. succulent

    ح ر ف د ل م ن

    کاش دزدان عاشقی را از وجودم می ربودن تا دگر محتاج چشمای سیاه تو نباشم آن کسی که سالها در دام چشمانش مرا افکنده بود دیدمش که عشق را تعارف به یک بیگانه کرد عشق را آلوده کرد و او تمام هستی ام را محو یک عشق معما گونه کرد جرم من این بود تنها یک نگاه با مجازاتی چنین سنگین و سخت یک جدایی واحه-ی پر درد...
  13. succulent

    اشعار و نوشته هاي عاشقانه

    عشق عشق عشق یعنی مستی و دیوانگی عشق یعنی با جهان بیگانگی عشق یعنی شب نخفتن تا سحر عشق یعنی سجده ها با چشم تر عشق یعنی سر به دار آویختن عشق یعنی اشک حسرت ریختن عشق یعنی در جهان رسوا شدن عشق یعنی مست و بی پروا شدن عشق یعنی سوختن یا ساختن عشق یعنی زندگی را باختن عشق یعنی انتظار و انتظار عشق یعنی...
  14. succulent

    اشعار و نوشته هاي عاشقانه

    مرگ آن نیست که در قبر، مرا بگذارند مرگ آنست که از خاطز تو محو شوم
  15. succulent

    ]چی کار کنیم دیگه. ما اینیم. امیدوارم همیشه شاد باشی:smile::gol:

    ]چی کار کنیم دیگه. ما اینیم. امیدوارم همیشه شاد باشی:smile::gol:
  16. succulent

    سلام ای باوفای با مروت سلام ای ساز و گیتار محبت سلام کردم نگی که بی وفایم سلام کردم بگم جانم فدایت

    سلام ای باوفای با مروت سلام ای ساز و گیتار محبت سلام کردم نگی که بی وفایم سلام کردم بگم جانم فدایت
  17. succulent

    انگار پای ثانیه ها لنگ می شود وقتی دلی برای دلی تنگ می شود

    انگار پای ثانیه ها لنگ می شود وقتی دلی برای دلی تنگ می شود
  18. succulent

    انگار پای ثانیه ها لنگ می شود وقتی دلی برای دلی تنگ می شود

    انگار پای ثانیه ها لنگ می شود وقتی دلی برای دلی تنگ می شود
  19. succulent

    شعر نو

    شقایق، گل همیشه عاشق شقایق، گل همیشه عاشق شقایق گفت با خنده: نه بیمارم نه تبدارم اگر سرخم چنان آتش، حدیث دیگری دارم گلی بودم به صحرایی، نه با این رنگ و زیبایی نبودم آن زمان هرگز نشان عشق و شیدایی یکی از روزهایی که زمین تبدار و سوزان بود و صحرا در عطش می سوخت تمام غنچه ها تشنه و من بی تاب و...
  20. succulent

    یادش بخیر...

    خاطراتی که حتی تو خواب هم دیگه نمی بینیمش. ای کاش بعضی وقتا یادمون بیاد که از کجا به کجا رسیدیم. خیلی خیلی زیبا و عالی بود. ممنون:smile:
بالا