نتایح جستجو

  1. سوگلییی

    سلام صبح تون به خیر

    سلام صبح تون به خیر
  2. سوگلییی

    [IMG]

    [IMG]
  3. سوگلییی

    [IMG]

    [IMG]
  4. سوگلییی

    [IMG]

    [IMG]
  5. سوگلییی

    [IMG]

    [IMG]
  6. سوگلییی

    کوچه های تنهایی

    گم می شوم ... یک بار ... دو بار ... سه بار ... . . . روزی هزار بار گم می شوم و کسی نیست این دور و برها تا پیدایم کند ...!
  7. سوگلییی

    دوستداران دکتر علی شریعتی بیان اینجا

    اگر عشق نبود به کدامین بهانه ای می خندیدیم و می گریستیم؟ کدام لحظه های ناب را اندیشه می کردیم؟ چگونه عبور روزهای تلخ را تاب می آوردیم؟ آری... بی گمان پیشتر از اینها مرده بودیم اگر عشق نبود !
  8. سوگلییی

    دوستداران دکتر علی شریعتی بیان اینجا

    ترجیح می دهم با کفش هایم در خیابان راه بروم و به خدا فکر کنم تا اینکه در مسجد بنشینم و به کفش هایم فکر کنم « دکتر علی شریعتی »
  9. سوگلییی

    دوستداران دکتر علی شریعتی بیان اینجا

    الهی! هر که را عقل دادی چه ندادی، و هر که را عقل ندادی چه دادی ؟ خدایا : عقیده مرا ازدست " عقده ام"مصون بدار. خدایا : به من قدرت تحمل عقیده "مخالف" ارزانی کن . خدایا : رشدعقلی وعلمی مرا از فضیلت "تعصب" "احساس" و "اشراق" محروم نساز. خدایا : مرا همواره اگاه وهوشیار دار تا پیش ازشناختن درست...
  10. سوگلییی

    دوستداران دکتر علی شریعتی بیان اینجا

    دکتر علي شريعتي : در عجبم از مردمي که خود زير شلاق ظلم و ستم زندگي مي کنند، و بر حسيني مي گريند که آزادانه زيست و آزادانه مرد
  11. سوگلییی

    سلام عصر به خیر

    سلام عصر به خیر
  12. سوگلییی

    لیاقت

    مهدی جان ما که هیچ کدوم معصوم نیستیم . خیلی از کارها هم عمدی صورت نمیگیره . پس بهتره یه کمی منطقی تر باشی
  13. سوگلییی

    لیاقت

    اونجا هم به وقتش میرم اما عزیزم یه وقتایی یه نوشته تاثیر زیادی رو آدم داره .
  14. سوگلییی

    لیاقت

    بهاره جون حرف مهدی یه تلنگر بود برای همهون اخه منم دلم گرفته . واسه خودم گذاشتم
  15. سوگلییی

    لیاقت

    یه قطره اشک گوشه چشمات نشسته بود، بهت گفتم: این دیگه چیه؟ روت برگردوندی و گفتی هیچی. گفتم: خودم دیدم که گریه کردی. گفتی: نه، این اشک نیست. گفتم: اگه اشک نیست پس چیه؟ گفتی: این عشقه. گفتم: عشق چیه؟ خیلی مهربون شده بودی؛ نگاه کردی تو چشمام! بهم گفتی: عشق یعنی خاطره گفتم: خاطره چیه؟ گفتی...
  16. سوگلییی

    لیاقت

    در حضور خارها هم میشود یک یاس بود، در هیاهوی مترسکها پر از احساس بود میشود حتی برای دیدن پروانه ها، شیشه های مات یک متروکه را الماس بود دست در دست پرنده، بال در بال، نسیم ساقه های هرز این بیشه را داس بود کاش میشد حرفی از "کاش میشد" هم نبود، هر چه بود احساس بودو عشق بودو یاس
  17. سوگلییی

    لیاقت

    پنجره ای نشانم دهید!، پنجره ای نشانم دهید تا من برای همیشه نگاه منتظر پشت آن باشم، پنجره ای نشانم دهید! من خانه ای دارم با چهار ضلع بلند آجری، روشنایی خورشید را از یاد برده ام، آسمان پر ستاره را نیز، پنجره ای نشانم دهید! پنجره ای که پرواز گنجشکان را از پشت بام آن نظاره گر باشم، و خوشبختب...
  18. سوگلییی

    لیاقت

    مطمن باش حالا حالاها هم ادامه داره
  19. سوگلییی

    لیاقت

    عشق با روح شقایق زیباست عشق با حسرت عاشق زیباست عشق با نبض دقایق زیباست عشق در حسرت دیدار تو بودن زیباست
  20. سوگلییی

    لیاقت

    چقدر درسته :cry::cry:
بالا