نتایح جستجو

  1. باران طلایی

    برایتان رویاهایی آرزو میکنم تمام نشدنی و آرزوهایی پرشور که از میانشان چندتایی برآورده شود...

    برایتان رویاهایی آرزو میکنم تمام نشدنی و آرزوهایی پرشور که از میانشان چندتایی برآورده شود... برایتان آرزو میکنم که دوست داشته باشید آنچه را که باید دوست بدارید و فراموش کنید آنچه را که باید فراموش کنید... برایتان شوق آرزو میکنم.. آرامش آرزو میکنم..
  2. باران طلایی

    [IMG]

    [IMG]
  3. باران طلایی

    تمرین گروهی اسکیس 93

    من هیچی کار نکردمممممممم :cry: نمیدونم از کجا شروع کنم :wallbash: خی یکی بیاد بگه از چی شروع کنممممممممممممم :crying2::crying2: کاش یه برنامه دقیق میذاشتید که طبق یک روال خاص پیش برید( برنامه کلاسی بزارید :lol: ) تا یکی مثل من که تا به حال تجربه اسکیس نداشته و اصلا هم کلاس نرفته بدونه باید از...
  4. باران طلایی

    تفللللللللدت موووبالک داداش پویان گل

    صدای یک پرواز فرود یک فرشته آغاز یک معراج و شروع یک زندگی ” تولدت مبارک داداش پویان “ ببخشید دیگه کادو بهتر از این نمیتونستم بهت بدم http://yakh-yakhy.persiangig.com/57.swf شاد باشی و همیشه سبز
  5. باران طلایی

    تفللللللللدت موووبالک داداش پویان گل

    من دیر رسیدم :cry: هیچی بهم نرسید :crying: منمممممممم کیک میخوام :crying2: نمیشه یه بار دیگه تولد بگیرید :love:
  6. باران طلایی

    تمرین گروهی اسکیس 93

    به منم کمک کنید خب :cry: منم دقیقا مشکلات عارفه جوون رو دارم :crying2: چون تا حالا اسکیس ندادم اصلا نمیدونم باید چکار کنم و از کجا شروع کنم :w06:
  7. باران طلایی

    من در برخی از امتحاناتم مردود شدم اما دوستم تمام درسهایش را با موفقیت گذراند اکنون او یک...

    من در برخی از امتحاناتم مردود شدم اما دوستم تمام درسهایش را با موفقیت گذراند اکنون او یک مهندس در شرکت مایکروسافت است و من فقط مالک مایکروسافت هستم ... بیل گیتس
  8. باران طلایی

    همخوانی کنکور کارشناسی ارشد معماری دانشگاه آزاد 93

    اونجا راهم ندادن :cry: خب چکار کنم من نمیدونم باید از کجا شروع کنم توی بوشهر هم اصلا خبری از کلاس اسکیس و این چیزها نیست اگه باشه هم میزارن نزدیکای اسکیس :crying: منم تا الان هیچ کاری نکردم اینم تجربه اولمه واسه همین اومدم اینجا :lol:
  9. باران طلایی

    دست به دامن خداکه میشوم.... چیزی آهسته درون من به صدا میاید که ...نترس! از باختن تا ساختن...

    دست به دامن خداکه میشوم.... چیزی آهسته درون من به صدا میاید که ...نترس! از باختن تا ساختن دوباره فاصله ای نیست ....!
  10. باران طلایی

    همخوانی کنکور کارشناسی ارشد معماری دانشگاه آزاد 93

    10 صفحه قبل رو بخون دستگیرت میشه چی بخونی.ضمنا اگه برا مشاوره کلاس کنکور بری بهتر و بیشتر راهنمایی میشی..مشاوره هاشونم رایگانه. من نگاه کردم ولی چیزی ندیدم :cry: میشه یه زحمت بکشی یه بار دیگه بگید منابع ارشد چیه ؟؟
  11. باران طلایی

    سلام خوشبالت خرید :cry: من چون از هر انگشتم هنر میریزه گرفتارم بدطور ، فعلا درگیر خیاطی واسه...

    سلام خوشبالت خرید :cry: من چون از هر انگشتم هنر میریزه گرفتارم بدطور ، فعلا درگیر خیاطی واسه عروسی ام و دارم گیفت عروسی درست میکنم :biggrin: دلم خوش بود کنکور تموم میشه یه استراحتی میکنم ولی از روزی که کنکور دادم اوضاعم خیلی بد تر شده :biggrin:
  12. باران طلایی

    داستانها و مطالب کوتاه، زیبا، پنداموز و تامل برانگیز

    اراده پولادین پسر پا سوخته مدرسه‌ی کوچک روستایی بود که به‌وسیله‌ی بخاری زغالی قدیمی، گرم می‌شد. پسرکی موظف بود هر روز زودتر از همه به مدرسه بیاید و بخاری را روشن کند تا قبل از ورود معلم و هم‌کلاسی‌هایش، کلاس گرم شود. روزی، وقتی شاگردان وارد محوطه‌ی مدرسه شدند، دیدند مدرسه...
  13. باران طلایی

    الهام جووونم چرا چشمات اینجوری شده:confused: :biggrin:

    الهام جووونم چرا چشمات اینجوری شده:confused: :biggrin:
  14. باران طلایی

    فاصله از بهشت تا به خشت، خوردن یک سیب بود ؛ و از اینجا تا بهشت؛ نخوردن صدها سیب ... افسوس از...

    فاصله از بهشت تا به خشت، خوردن یک سیب بود ؛ و از اینجا تا بهشت؛ نخوردن صدها سیب ... افسوس از سقوط ...
  15. باران طلایی

    سلام عزیزمممممممم:love::love::w40::w40: دلم واست تنگ شده بود :w38::w38::w38:

    سلام عزیزمممممممم:love::love::w40::w40: دلم واست تنگ شده بود :w38::w38::w38:
  16. باران طلایی

    داستانها و مطالب کوتاه، زیبا، پنداموز و تامل برانگیز

    دختری ازدواج کردوبه خانه شوهررفت ولی هرگزنمیتوانست بامادرشوهرش کناربیایدوهرروزباهم جروبحث میکردند!عاقبت یک روزدخترنزدداروسازی که دوست صمیمی پدرش بودرفت وازاوتقاضاکردتاسمی به اوبدهدتابتواند مادرشوهرش رابکشد.داروسازگفت اگرسم خطرناکی به اوبدهدومادرشوهرکشته شودهمه به اوشک خواهندبرد؟پس معجونی به...
  17. باران طلایی

    داستانها و مطالب کوتاه، زیبا، پنداموز و تامل برانگیز

    شايد زياد خاطره خوشی نيست اما درس بزرگی شد براي من در زندگيم! تا جايی كه يادمه، اواخر شهريور بود، همه فاميل اونجا جمع بودن چونكه وقت جمع كردن انارها رسيده بود، 8-9 سالم بيشتر نبود، اون روز تعداد زيادي از كارگران بومي در باغ ما جمع شده بودن براي برداشت انار، ما بچه ها هم طبق معمول مشغول بازي...
  18. باران طلایی

    [IMG]

    [IMG]
بالا